نامیده میشود. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله در این باره میفرماید:
۰.إنَّ العَبدَ لا یُکتَبُ مِنَ المُسلِمینَ حَتَّى یَسلَمَ النَّاسُ مِن یَدِهِ وَ لِسانِهِ وَ لا یَنالُ دَرَجَةَ المُؤمِنینَ حَتَّى یأمَنَ أخُوهُ بَوائِقَهُ وَ جَارُهُ بَوادِرَهُ.۱
۰.بنده، در شمار مسلمانان نوشته نمیشود، مگر آن که مردم از دست و زبان او آسوده باشند، و به درجه مؤمنان نمیرسد، مگر آن که برادرش از شرّ او و همسایهاش از خشم او ایمن باشد.
آسودگی از دست و زبان، به این معناست که مردم از جانب مسلمان، آزار جسمی و گزند روحی نبینند. گاهی زیان ناشی از گزند روحی، بیش از آزار جسمی است. بر اساس احادیث، اثر برخی از آزارهای روحی، به اندازهای است که انسان را به کفر نزدیک میکند. به عنوان نمونه، نکوهش و سرزنش دیگران به خاطر لغزشهایی که داشتهاند، از گزندهایی است که انسان را از ایمان دور میسازد. امام باقر علیه السلام میفرماید:
۰.أقرَبُ ما یَکُونُ العَبدُ إلَى الکُفرِ أن یُواخِیَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ فَیُحصِیَ عَلَیهِ زَلَّاتِهِ لِیُعَیِّرَهُ بِها یَوماً ما.۲
۰.نزدیکترین زمانِ بنده به کفر، زمانی است که شخصی با شخصی بر اساس دینش برادری [و دوستی] کند و آن گاه، آمار لغزشهای وی را بگیرد تا روزی به واسطه آنها او را سرزنش کند.
کسی که خاطر دیگران را با بر شمردن اشتباه و لغزشهای گذشته آنان بیازارد، به آفت ایمان مبتلا گشته است. انسان مؤمن، خوبی دیگران را به خاطر میسپارد و بدی ایشان را از صفحه خاطر خود، پاک میکند.
به این ترتیب، مسلمان واقعی، کسی است که گزند روحی و آزار جسمی او به هیچ کس نرسد و مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند و چنانچه برادران دینی و همسایگان همواره از آزار و خشم او ایمن بمانند، به درجه ایمان میرسد. با توجّه به آنچه گذشت،