۱۵۰۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل روز قيامت به دانشمندان مى گويد : . . . بى گمان من دانش و حكمتم را در شما ننهادم ، جز براى آنكه شما را بيامرزم؛ با وجود آنچه كه در شماست و باكى نيست .
۱۵۰۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هنگامى كه روز قيامت در رسد ، خداوند دانشمندان را گرد مى آورد و مى گويد : من حكمتم را در دلهاى شما به وديعه ننهادم تا شما را كيفر دهم . به بهشت وارد شويد .
۱۵۰۲.امام على عليه السلام :هنگامى كه روز قيامت در رسد ، خداوند دانشمندان را گرد مى آورد و به آنان مى گويد : بندگان من پس از آنكه سختيهايى را به جهت من و بزرگداشتم تحمّل كرديد و مردم به وسيله شما عبادت كردند ، برايتان خير فراوان را مى خواهم ، پس شما را مژده باد كه شما دوستان من و برترين آفريدگانم پس از پيامبران هستيد . شما را مژده باد كه من گناهانتان را آمرزيدم و اعمالتان را پذيرفتم و براى شما در ميان مردم شفاعتى چون شفاعت پيامبران است و من از شما خشنودم و پرده درى نمى كنم و شما را در ميان اين جمع رسوا نمى سازم .
۱۵۰۳.امام عسگرى عليه السلام :دانشمندان شيعه ما ، آنان كه سرپرست دوستداران ناتوان و اهل ولايت ما هستند ، روز قيامت مى آيند؛ در حالى كه از تاجهايشان نور ساطع مى گردد ، بر سر هريك از آنها تاجى گرانبهاست و نور اين تاجها در همه گرداگرد عرصه قيامت به محيط سى صد هزار سال راه پرتو مى افكند .
۱۵۰۴.امام على عليه السلام :زنى به حضور صديقه كبرا ، فاطمه زهرا عليهاالسلامرسيد و گفت : مادرى ناتوان دارم كه در نمازش ابهام دارد و مرا به سوى شما فرستاده تا از آن بپرسم . حضرت فاطمه عليهاالسلام به آن پاسخ داد و زن پرسش دوم را پرسيد ، سپس سومى و چهارمى و تا ده پرسش پرسيد و حضرت همه را پاسخ داد .
زن از فراوانى پرسشها خجالت كشيد و گفت : اى دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله! ديگر مزاحم نمى شوم . فاطمه عليهاالسلام گفت : هرچه مى خواهى بپرس . آيا اگر كسى را براى بالا بردن بارى سنگين اجير كنند و به او هزار دينار مزد دهند ، بر او سنگين مى آيد؟ گفت : نه . حضرت فرمود : من براى هر پرسشى انبوهى از مرواريد ، بيشتر از ميان آسمان و زمين ، پاداش گرفتم ، پس سزاوارتر است كه بر من گران نيايد . از پدرم شنيدم كه مى فرمود : دانشمندان پيرو ما محشور مى شوند؛ در حالى كه بر آنها خلعتهاى كريمانه اى به اندازه فراوانى دانش و جديّتشان در راهنمايى بندگان خدا فرو پوشانند ، تا آنجا كه بر برخى از آنها هزار هزار خلعت نور بپوشانند .
سپس منادى پروردگارمان عز و جل ندا در مى دهد : اى سرپرستان يتيمان خاندان محمّد! اى كسانى كه هنگام جدايى از پدرانشان كه همان پيشوايان آنها بودند! دست آنان را گرفتيد . اينان شاگردان شمايند و يتيمانى كه سرپرستى اشان كرديد و جانى تازه در آنها دميديد ، پس بر آنها خلعت بپوشانيد؛ همان گونه كه در دنيا خلعت دانش را بر آنها پوشانديد ، پس بر هريك از آن يتيمان ، به اندازه دانشى كه از آنها فرا گرفته اند خلعت مى پوشانند؛ تا آنجا كه بر برخى از آنها ، صدهزار خلعت پوشانده مى شود و همين گونه اين يتيمان بر هركس كه از آنها آموخته ، خلعت مى پوشانند .
سپس خداوند متعال مى گويد : دوباره به اين دانشمندان سرپرست يتيمان خلعت دهيد ، تا خلعتشان را كامل و دوچندان گردانيد ، پس به اندازه پيشين دوباره به آنها خلعت مى دهند و همينطور به اندازه منزلت هركس ، خلعتش را دوچندان مى كنند . فاطمه عليهاالسلام گفت : اى كنيز خدا! يك نخ اين خلعتها ، هزار هزار بار از آنچه خورشيد بر آن تابيده است ، برتر مى باشد و اين فضيلتى نيست؛ زيرا مشوب به تيرگى و كدورت است .