۴ / ۴
سكوت
۱۳۶۶.امام على عليه السلام :بسى سخن كه پاسخش خاموشى است .
۱۳۶۷.امام على عليه السلام :برخى سكوتها از پاسخ دادن رساترند .
۱۳۶۸.امام على عليه السلام :در سفارش به پسرش حسين عليه السلام ـ : آفرين ، آفرين بر دانشمندى كه در كارش جدّيت كند و از شبيخون مرگ بترسد ، پس آماده كند و فراهم آورد . اگر پرسيده شود ، خيرخواهى كند و اگر رهايش كنند ، خاموش ماند . سخنش درست و خاموشى اش بى آنكه از ناتوانى باشد ، خود گونه اى پاسخ است .
۱۳۶۹.امام على عليه السلام :پاسخ ندادن به نادان ، رساترين پاسخ به اوست .
۱۳۷۰.امام على عليه السلام :چون در برابر نادان بردبارى نمودى ، او را پاسخى گشاده داده اى .
۱۳۷۱.در مصباح الشريعه از امام صادق عليه السلام :با روى گرداندن و پاسخ ندادن با نادان روبرو شو ، تا مردم ياورت شوند؛ زيرا هركس به نادان پاسخ دهد ، گويى هيزم بر آتش مى نهد .
۱۳۷۲.موسى بن محمّد محاربى از مردى كه نامش را گفت و او از امام رضا عليه السلام نقل مى كند كه مأمون به ايشان گفت :بهترين شعرى را كه درباره سكوت در برابر نادان و نكوهش نكردن دوست مى دانى برايم بخوان ، پس امام عليه السلام فرمود :
دوستم مرا تنها مى گذارد و دور مى شودولى من براى آن علّتهايى را در نظر مى آورم
و چنين مى بينم كه اگر سرزنشش كنم ، وى را برانگيخته باشمپس سرزنش نكردنش را خود سرزنشى مى بينم
و هرگاه گرفتار نادانى زورگو مى گردمكه كارى ناشدنى را درست مى پندارد
در برابر او سكوت اختيار مى كنم كه چه بساخاموش ماندن از پاسخ ، خود پاسخ است .
پس مأمون گفت : اين (شعر) چه زيبا بود چه كسى آن را سروده است؟ حضرت فرمود : آن از برخى جوانان ماست .