495
علم و حكمت جلد دوّم

عادت كنند ، تا آن را هنگام نياز به كار برند . همچنين برخى ديگر گفته اند : «نمى دانم» را بياموز؛ زيرا چون گفتى : «نمى دانم» ، به تو مى آموزند تا بدانى و اگر گفتى : «مى دانم» ، از تو مى پرسند تا به جهل خويش واقف شوى ۱ .
بدان كه سخن دانشمند [ در گفتن ] «نمى دانم» منزلت وى را پايين نمى آورد؛ بلكه مايه رفعت و مزيد منزلتِ و عظمت وى در قلوب مردم مى گردد . اين تفضّلى است از خداى متعال و پاداشى است در برابر به حق گردن گزاردن و دليلى است روشن بر بزرگى گوينده اش و تقوا و كمال شناخت وى . وبى اطلاعى وى نسبت به برخى مسائل نيز ، ضررى به اين شناخت نمى زند .
«نمى دانم» گفتن وى نيز حاكى از تقواى اوست و چنين مى نمايد كه در فتوا گزافه نمى بافد و نشان از اين است كه آنچه پرسش شده از مسائل مشكل است و تنها آن كس كه كم دانش و بى تقوا در دين است ، «نمى دانم» نمى گويد؛ زيرا مى ترسد كه [با گفتنِ آن] از ديده مردم بيفتد و اين خود نادانى ديگرى است . مبادرت به پاسخ گفتن در آنچه نمى داند ، او را دچار گناهى بزرگ مى سازد و مانع از پى بردن به جهلش هم نمى شود . به علاوه نقطه ضعف و قصور وى را آشكار مى سازد وبه موجب حديث قدسى «مَن افسَد جوّانيّه افسد اللّه عليه برّانيّه؛ ۲ هركس درونش فاسد و تباه شود خداوند برونش را فاسد و تباه گرداند» ، خداوند تعالى گستاخى وى را در سخن گفتن [نابجا ]در امر دين برملا خواهد ساخت .
پر واضح است آن گاه كه ديده مى شود پژوهشگران بسيار مى گويند : «نمى دانم» و اين نگون بخت هرگز اين كلمه را بر زبان جارى نمى كند ، دانسته مى شود آنان بر دين و تقواى خود انديشناك اند ، اما وى به جهت جهل و كمى [بضاعت ]دينى خود ، گزافه مى بافد و سرانجام در همان جا فرو مى افتد كه از آن مى هراسد و سرانجام نيز

1.قوت القلوب : ۱ / ۹۶ ، أعلام الموقّعين : ۴ / ۲۷۸ ، جامع بيان العلم : ۲ / ۶۸ ، صفة الفتوى : ۹ والقائل أبو الذيّال كما في المصدرين الأخيرين .

2.مشكاة الأنوار : ۳۲۱ .


علم و حكمت جلد دوّم
494

زرارة بن اعين مى گويد : «از ابوجعفر عليه السلام پرسيدم حق خدا بر بندگان چيست؟ فرمود : آنچه را مى دانند بگويند و در مورد آنچه نمى دانند توقف كنند ۱ » .
از امام صادق عليه السلام نقل شده است : «خداوند بندگان خويش را به دو آيه از كتاب خود سفارش مخصوص فرموده است : نگويند تا بدانند و آنچه را نمى دانند ، مردود نشمارند(= رد نكنند) . خداى عزوجل فرمود : «آيا در كتاب خدا از آنها پيمان نگرفته اند كه درباره خدا جز حق نگويند؟» ۲ همچنين مى فرمايد : «نه ، بلكه آنچه را از حيث دانش بر آن احاطه نيافته اند ، تكذيب كردند و هنوز تأويل آن براى ايشان نيامده است» ۳ .
از ابن عباس نقل شده است : «هرگاه دانشمند «لا ادرى» را ترك گويد ، به هلاكتگاه خود درآمده ۴ است» . همچنين از ابن مسعود چنين نقل شده است : «اگر يكى از شما از آنچه نداند پرسش شود ، بايد بگويد نمى دانم؛ چرا كه [ اين پاسخ ]يك سوّم علم است ۵ » . نيز ديگرى گفته است : «نمى دانم» يك سوّم دانش است ۶ .
برخى از فضلا گفته اند : دانشمند را شايسته است كه براى ياران خويش «نمى دانم» ۷ را به ميراث نهد؛ يعنى آن قدر آن را بگويد تا بر آنها آسان شود و بدان

1.كافي : ۱ / ۴۳ / ۷ ، أمالي صدوق : ۵۰۶ / ۷۰۱ ، بحار الأنوار : ۲ / ۱۱۳ / ۲ .

2.الأعراف : ۱۶۹ .

3.يونس : ۳۹ . و حديث در الكافي : ۱ / ۴۳ / ۸ كتاب «فضل العلم» ، باب «النهي عن القول بغير علم» .

4.اين سخن را در كتابهاى غير روايى اهل سنّت مانند (البيان والتبيين : ۲۰۷ ، و احياء علوم الدين: ۱ / ۶۱ و (صفة الفتوى: ۷) به ابن عباس و ابن مسعود و محمّد بن عجلان نسبت داده اند، اما در كتابهاى روايى شيعه، آن را از اميرالمؤمنين عليه السلام دانسته اند. بنگريد به نهج البلاغة: حكمت ۸۵؛ غرر الحكم: ۸۸۳۵ و بحار الأنوار: ۲ / ۱۲۲ / ۴۱ .

5.تذكرة السامع : ۴۲ ، مجمع الزوائد : ۱ / ۴۳۳ / ۸۴۷ .

6.تذكرة السامع : ۴۲ .

7.تفسير القرطبي : ۱ / ۲۸۶ ، الفقيه والمتفقّه : ۲ / ۱۷۳ وفيه « . . . أخبرني مالك بن أنس أنّه سمع عبداللّه بن يزيد ابن هرمز يقول : ينبغي للعالم . . . إلخ» .

  • نام منبع :
    علم و حكمت جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 33568
صفحه از 721
پرینت  ارسال به