25
علم و حكمت جلد اوّل

اين سؤال به نظر مى رسد كه چگونه علم مى تواند موجب ، جهل گردد ؟ آيا اين سخن تناقض گويى نيست ؟ با اندكى تأمل روشن مى شود كه نه تنها اين سخن تناقض گويى نيست ، بلكه كلامى نغز و دقيق است . هنگامى كه علم جوهر و خاصيت نداشته باشد با جهل يكى است . از همين رو امام على عليه السلاممى فرمايد : «دانش خود را به نادانى تبديل نكنيد»؛ يعنى كارى نكنيد كه علم بى خاصيت شود و نام علم از آن سلب شود .
علم در دنياى امروز با از دست دادن جوهر و جهت راستين خود به اين سرنوشت شوم گرفتار شده كه همچون جهل ، كُشنده و فاسد كننده و خانمانسوز گرديده است ، بلكه از جهل نيز زيانبارتر گشته است . حضرت على عليه السلام چه زيبا و دقيق فرموده است :
«بسى دانشمند كه نادانى اش او را كشته و دانشى كه به همراه داشته ، او را سودى نبخشيده است» .
سرنوشت رقت انگيز عالمى كه از جهل هلاك مى شود حقيقتا شگفت انگيز است . هنگامى كه سعد بن ابى وقاص گزارش سفرى را براى پيامبر صلى الله عليه و آلهنقل مى كند ، جهل آنان را چنين به تصوير مى كشد : «اى پيامبر خدا! من از نزد قومى به سوى تو مى آيم كه آنان و چهار پايانشان يكسان اند . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : اى سعد! آيا تو را به شگفت تر از اين آگاه نكنم؟ قومى كه آنچه را اينان نمى دانند ، مى دانند و سپس به مانند ايشان نادانى مى كنند» .
اين سخن بيانگر سرنوشت علم در جهان امروز است . جامعه متمدن و داناى امروز حقيقتا از نادانى رنج مى برد ، و قربانى جهل خويش است . اينچنين است كه علم ، بشر را به كره ماه مى رساند ، اما نمى تواند كمترين نقشى در حركت انسان به سوى كمال مطلق و رشد و تكامل انسانيّت داشته باشد .

ويژگيهاى جوهر علم

ويژگيها و آثار و علايم جوهر علم در قرآن و روايات اسلامى ، مشابه ويژگيها و


علم و حكمت جلد اوّل
24

خدمت انسان باشند و بدون جوهر علم ، علوم رسمى نمى توانند در خدمت انسان قرار گيرند و چه بسا بر ضدّ انسان به كار گرفته مى شوند .
نكته مهم و قابل توجه اين است كه وقتى علم ، جوهر و خاصيت خود را از دست داد ، نه تنها با جهل مساوى مى شود ، بلكه از جهل زيانبارتر مى گردد؛ زيرا حركت انسان را به سوى انحطاط و سقوط تسريع مى كند .
علم ، وقتى جوهر و جهت حقيقى خود را از دست داد ، درست مانند راهنمايى است كه به جاى آنكه انسان را در مسير قرار دهد ، او را به سوى چاه سوق مى دهد . اينجاست كه علم هر چه بيشتر پيشرفت كند براى جامعه انسانيت خطرناكتر خواهد بود .
خطر بزرگى كه امروز جامعه بشر را تهديد مى كند ، اين است كه علم رشد كرده ولى جوهر و جهت و خاصيت خود را از دست داده و در مسير انحطاط و سقوط انسانيت به كار گرفته شده است .
با اندكى تأمل به سادگى مى توان دريافت كه در جهان امروز علم چه آفاتى را بر جامعه بشريت تحميل كرده است ، و شمشير علم در كف قدرتهاى بزرگ جهان چه به روز انسان آورده است . دزدهايى كه براى غارت مادّه و معناى انسان از چراغ علم بهره مى گيرند ، چگونه با قساوت عمل مى كنند و به هيچ چيز و به هيچ كس رحم نمى كنند
به گفته برشت :
«انسان امروز از علم بيزار است؛ زيرا علم بود كه فاشيسم را به وجود آورد و به بشريّت تحميل كرد ، و علم بود كه براى نخستين بار مسأله گرسنگى را در سطحى به اين وسعت كه از هر سه تن ، دو تن در جهان گرسنه اند ايجاد كرد . . .» .
آيا فنون و ابزار دزدى ، گرسنگى ، قتل و فساد را مى توان علم ناميد؟ آيا دانشى كه جامعه را به فساد و تباهى مى كشد ، علم است و نور ، و يا اين كه جهل است و ظلمت؟ اينجاست كه معناى سخن دقيق رسول گرامى اسلامى صلى الله عليه و آلهمشخص مى گردد كه فرمود : «برخى از دانش ها ، نادانى است» .

  • نام منبع :
    علم و حكمت جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 111035
صفحه از 443
پرینت  ارسال به