347
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

۲۴۶. التوحيد - به نقل از سليمان بن جعفر جعفرى - : نزد امام رضا عليه السلام از جبر و تفويض، ياد شد. فرمود: «آيا مى‏خواهيد در اين باره، اصلى را در اختيارتان قرار دهم كه ديگر در آن ، اختلاف نكنيد و با كسى در آن نزاع نكنيد، مگر اين كه او را شكست دهيد؟».
گفتيم: اگر صلاح مى‏دانيد.
فرمود: «همانا خداوند عزّ و جلّ از روى اجبار، فرمان‏بُردارى، و از روى شكست، نافرمانى نشده است و بندگان را در پادشاهى‏اش رها نكرده است. او صاحب چيزى است كه به آنان ، تمليك نموده است و بر آنچه آنان را بر آن مسلّط كرده، تواناست. اگر بندگان به طاعتش گِرد آيند، خداوند، بازدارنده از آن نخواهد بود، و اگر [قصد داشته باشند] به نافرمانى‏اش تن دهند و خدا بخواهد ميان آنان و آن (گناه) حايل شود، چنين مى‏كند؛ ولى اگر حايل نشد و آنان مرتكب گناه شدند، چنين نيست كه او ، آنان را در گناه افكنده باشد».
سپس فرمود: «هر كس بر اين سخن احاطه يابد ، قطعاً بر مخالفش پيروز مى‏گردد».

۲۴۷. الكافى - به نقل از على بن اَسباط - : از امام رضا عليه السلام در باره استطاعت پرسيدم. فرمود: «بنده با داشتن چهار ويژگى، استطاعت مى‏يابد: راهش باز [و بدون مانع‏] باشد، تن‏درست باشد، اعضاى بدنش سالم باشند و از جانب خداوند عزّ و جلّ برايش سببى فراهم باشد».
گفتم: فدايت شوم! اين را برايم تفسير كن.
فرمود: «اين كه بنده راهش باز باشد، جسم سالم داشته باشد و اعضاى سالم داشته باشد، [مثل اين است كه كسى ]بخواهد زنا كند؛ ولى زنى نيابد، سپس آن را بيابد. آن گاه يا خودش را نگه مى‏دارد و خوددارى مى‏ورزد، همچنان كه يوسف عليه السلام خوددارى نمود، يا ميان خود را تسليم اراده‏اش مى‏كند و زنا مى‏كند و زناكار ناميده مى‏شود . نه [آن كه خوددارى كند] خدا را به زور فرمان برده است و نه [آن كه زنا كند] با نافرمانى خود بر او چيره گشته است. با غلبه كردن هم نافرمانى نكرده است».


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
346

۲۴۶. التوحيد عن سليمان بن جعفر الجعفري عن الإمام الرضا عليه السلام ، قال : ذُكِرَ عِندَهُ الجَبرُ والتَّفويضُ ، فَقالَ : ألا اُعطيكُم في هذا أصلاً لا تَختَلِفونَ فيهِ ولا تُخاصِمونَ عَلَيهِ أحَداً إلّا كَسَرتُموهُ؟
قُلنا : إن رَأيتَ ذلِكَ .
فَقالَ : إنَّ اللَّهَ عزّ و جلّ لَم يُطَع بِإِكراهٍ ، ولَم يُعصَ بِغَلَبَةٍ ، ولَم يُهمِلِ العِبادَ في مُلكِهِ . هُوَ المالِكُ لِما مَلَّكَهُم ، والقادِرُ عَلى ما أقدَرَهُم عَلَيهِ ؛ فَإِنِ ائتَمَرَ العِبادُ بِطاعَتِهِ لَم يَكُنِ اللَّهُ عَنها صادّاً ولا مِنها مانِعاً ، وإنِ ائتَمَروا بِمَعصيَتِهِ فَشاءَ أن يَحولَ بَينَهُم وبَينَ ذلِك فَعَلَ ، وإن لَم يَحُل وفَعَلوهُ فَلَيسَ هُوَ الَّذي أدخَلَهُم فيهِ .
ثُمَّ قالَ عليه السلام : مَن يَضبِطُ حُدودَ هذا الكَلامِ فَقَد خَصَمَ مَن خالَفَهُ . ۱

۲۴۷. الكافي عن عليّ بن أسباط : سَألتُ أبا الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام عَنِ الاِستِطاعَةِ ، فَقالَ : يَستَطيعُ العَبدُ بَعدَ أربَعِ خِصالٍ : أن يَكونَ مُخَلَّى السَّربِ ، صَحيحَ الجِسمِ ، سَليمَ الجَوارِحِ ، لَهُ سَبَبٌ وارِدٌ مِنَ اللَّهِ عزّ و جلّ .
قالَ : قُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، فَسِّر لي هذا .
قالَ : أن يَكونَ العَبدُ مُخَلَّى السَّربِ صَحيحَ الجِسمِ سَليمَ الجَوارِحِ : يُريدُ أن يَزنيَ فَلا يَجِدُ امرَأةً ، ثُمَّ يَجِدُها ؛ فَإِمّا أن يَعصِمَ نَفسَهُ فَيَمتَنِعَ كَما امتَنَعَ يوسُفُ عليه السلام ، أو يُخَلّيَ بَينَهُ وبَينَ إرادَتِهِ فَيَزنيَ ، فَيُسَمّى زانياً ، ولَم يُطِعِ اللّهَ بِإِكراهٍ ، ولَم يَعصِهِ بِغَلَبَةٍ . ۲

1.التوحيد : ص ۳۶۱ ح ۷ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۴۴ ح ۴۸ ، الاختصاص : ص ۱۹۸ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۱۳۴ وفيه «أثم» بدل «ائتمر» ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۱۹۸ ح ۳۰۵ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۶ ح ۲۲ .

2.الكافي : ج ۱ ص ۱۶۰ ح ۱ ، التوحيد : ص ۳۴۸ ح ۷ ، الاعتقادات للصدوق : ص ۳۸ عن الإمام الكاظم عليه السلام ، فقه الرضا : ص ۳۵۲ عن العالم عليه السلام كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۳۷ ح ۵۴ .

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 44973
صفحه از 584
پرینت  ارسال به