۲۴۶. التوحيد - به نقل از سليمان بن جعفر جعفرى - : نزد امام رضا عليه السلام از جبر و تفويض، ياد شد. فرمود: «آيا مىخواهيد در اين باره، اصلى را در اختيارتان قرار دهم كه ديگر در آن ، اختلاف نكنيد و با كسى در آن نزاع نكنيد، مگر اين كه او را شكست دهيد؟».
گفتيم: اگر صلاح مىدانيد.
فرمود: «همانا خداوند عزّ و جلّ از روى اجبار، فرمانبُردارى، و از روى شكست، نافرمانى نشده است و بندگان را در پادشاهىاش رها نكرده است. او صاحب چيزى است كه به آنان ، تمليك نموده است و بر آنچه آنان را بر آن مسلّط كرده، تواناست. اگر بندگان به طاعتش گِرد آيند، خداوند، بازدارنده از آن نخواهد بود، و اگر [قصد داشته باشند] به نافرمانىاش تن دهند و خدا بخواهد ميان آنان و آن (گناه) حايل شود، چنين مىكند؛ ولى اگر حايل نشد و آنان مرتكب گناه شدند، چنين نيست كه او ، آنان را در گناه افكنده باشد».
سپس فرمود: «هر كس بر اين سخن احاطه يابد ، قطعاً بر مخالفش پيروز مىگردد».
۲۴۷. الكافى - به نقل از على بن اَسباط - : از امام رضا عليه السلام در باره استطاعت پرسيدم. فرمود: «بنده با داشتن چهار ويژگى، استطاعت مىيابد: راهش باز [و بدون مانع] باشد، تندرست باشد، اعضاى بدنش سالم باشند و از جانب خداوند عزّ و جلّ برايش سببى فراهم باشد».
گفتم: فدايت شوم! اين را برايم تفسير كن.
فرمود: «اين كه بنده راهش باز باشد، جسم سالم داشته باشد و اعضاى سالم داشته باشد، [مثل اين است كه كسى ]بخواهد زنا كند؛ ولى زنى نيابد، سپس آن را بيابد. آن گاه يا خودش را نگه مىدارد و خوددارى مىورزد، همچنان كه يوسف عليه السلام خوددارى نمود، يا ميان خود را تسليم ارادهاش مىكند و زنا مىكند و زناكار ناميده مىشود . نه [آن كه خوددارى كند] خدا را به زور فرمان برده است و نه [آن كه زنا كند] با نافرمانى خود بر او چيره گشته است. با غلبه كردن هم نافرمانى نكرده است».