۲۰۲. الكافى- به نقل از محمّد بن زيد - : خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم تا در باره توحيد از ايشان بپرسم . امام عليه السلام برايم چنين نوشت : «ستايش خدا را كه با توانايى و دانشش موجودات را پديد آورد و ابداعشان كرد، نه از چيزى كه اختراع نباشد، و نه به واسطه علّتى [مادّى، يا مادّه ازلى نخستين] كه ابداع نباشد؛ بلكه آنچه را خواست ، به هر گونه كه خواست ، به تنهايى آفريد تا دانايى و حقيقت پروردگارىاش را نشان دهد . خِردها نمىتوانند او را فرا چنگ آورند، وهمها [و انديشهها] به او نمىرسند، ديدگان او را نمىبينند و در اندازه نمىگنجد . به عبارت در نمىآيد و ديدگان از [ديدن] او ناتواناند . هر گونه وصفى از او نارساست . بى پرده ، نهان است و بى پوشش ، پوشيده است . ناديده ، شناخته شده است و به صورت نداشتن ، وصف شده و به جسم نبودن ، وصف شده است . خدايى جز خداوند بزرگ و بلندمرتبه نيست».
۲۰۳. امام رضا عليه السلام- به نقل از پدرانش عليهم السلام از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله - : خداوند بزرگ فرمود: «كسى كه گفته مرا بر اساس رأى خودش تفسير كند ، به من ايمان نياورده است و كسى كه مرا به آفريدهام مانند سازد ، مرا نشناخته است و كسى كه در دين من قياس را به كار گيرد ، بر دين من نيست» .