۱۰۸. الكافى- به نقل از هِشام بن حَكَم - : از امام رضا عليه السلام ، در باره نامهاى خدا و اشتقاق آنها پرسيدم. فرمود: «اى هشام! اللَّه، برگرفته از إلاه (پرستيدن) است و إلاه، مقتضى مألوهى (پرستش شوندهاى) است. نام، غير از ناموَر است. پس هر كه نام، نه معنا [و ذات ]را بپرستد، كافر است و در حقيقت، چيزى را نپرستيده است. هر كه نام و معنا (ذات)، هر دو را بپرستد، كافر است و دو چيز را پرستيده است، و هر كه معنا را بپرستد، نه نام را، اين، يكتاپرستى است. فهميدى، اى هشام؟».
گفتم: بيشتر توضيح دهيد. فرمود: «خداوند، نود و نُه نام دارد. بنا بر اين، اگر نام، همان ناموَر باشد، براى هر نامى از اين نامها، خدايى خواهد بود؛ امّا خدا، معنايى (ذاتى) است كه اين نامها، همگى بر او دلالت دارند؛ ولى همه اين نامها غير از اوست (هيچ يك از اين نامها، او نيست). اى هشام! نان، نامى است براى آن خوردنى [خاص ]و آب، نامى است براى آن نوشيدنى [خاص] و پوشاك، نامى است براى [هر ]پوشيدنى و آتش، نامى است براى آنچه سوزنده است ؛ ولى هيچ يك از اين نامها مصداق خارجى خود نيستند]. فهميدى - اى هشام - ، آن چنان كه بتوانى پاسخ دشمنان ما و كسانى را كه غير خداوند عزّ و جلّ را با او شريك مىگردانند، بدهى و با آنان، مبارزه كنى؟».
گفتم: آرى. فرمود: «اى هشام! خداوند، تو را با اين توضيحات، سود دهد و استوارت بدارد!».
هشام مىگويد: به خدا سوگند، از آن زمان تاكنون كه اين جا ايستاده ام، هيچ كس در بحث توحيد، مرا شكست نداده است.
۱۰۹. الكافى - به نقل از ابن سنان - : از امام رضا عليه السلام پرسيدم: آيا خداوند عزّ و جلّ پيش از آن كه آفرينش را بيافريند، به ذات خود ، آگاه بود؟
فرمود: «آرى».
گفتم: خودش را مىديد و [صداى خود را] مىشنيد؟
فرمود: «نيازى به اين كار نداشت؛ زيرا نه از آن، درخواستى داشت و نه تقاضايى. او خودش بود و خودش. قدرتش نافذ بود. پس نيازى نداشت كه بر خود نام نهد؛ امّا به جهت ديگران، نامهايى براى خويش برگزيد تا او را به آن نامها بخوانند؛ چرا كه اگر به نامش خوانده نمىشد، شناخته نمىشد. پس نخستين نامى كه براى خود برگزيد، علىّ عظيم بود؛ زيرا او از همه چيزها برتر است. پس معناى او [و ذاتش ]اللَّه و نامش ، علىّ عظيم است و اين، نخستين نامهاى اوست؛ [زيرا] او از هر چيز، برتر است».