161
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دهم

۱۳ / ۲

افسر كرمانى‏۱

صباح عيد باز آمد به فيروزى و فال و فَرفرح‏خيز و طرب‏بيز و اَلَم‏ريز و روان‏پرور
بوَد كز در درآيى مَرمرا - اى لُعبت سيمين -خُرامان و غزل‏خوان و خوى‏افشان و طرب‏آور
ز مستورى و مهجورى و رنج دورى‏ات ما رابه كفْ باد و به سرْ خاك و به چشمْ آب و به دلْ آذر
نديده چشم گردون هيچ گه همچون تو طنّازى‏شررخوى و سيه‏موى و جنانْ‏كوى و سمنْ‏پيكر
خريدار دِلالت‏۲ دلبرا هستم، ولى باشددَمَم سرد و تنم گرم و سرشكم سيم و رويم زر
ز قدّ و خوى و موى و رويت آمد در درونم دل‏اَلَم‏آويز و دردانگيز و رنج‏آميز و غم‏پرور
مرا جانْ آتش است اندر بدن تا بينمت اى گل‏به‏لبْ خندان،به‏رخْ تابان،به‏موى افشان،به كفْ ساغر
نپندارم كه در جنّت به طرز تو بوَد حورى‏مُشعشع‏رو ،۳ مسلسل‏مو ،۴ مُعنبربوى‏۵ و نسرين‏بر
به دوران فراقت - هان نگارا - چون من و بختم‏بدين سستى، بدين پستى، نزادَستى دگر مادر
به پاداش نگاهى سوختى دل‏هاى ما زآن روخروشانيم و جوشانيم و سوزانيم از اين كيفر
بوَد كز من پذيرى جان به مدح داورِ دوران‏شهِ فَرّخ‏رخِ عادل‏دلْ آن داراى دين‏پرور
شه دجّال‏كُش مهدى كه حكمش را و اَمرش رافلك بنده ، مَلك بَرده ، قضا خادم ، قَدَر چاكر
زهى شاهى كه از كاخ جلال احترامت شدزُحل دربان و مه تابان و خور رخشان و نجم ازهر۶
خهى‏۷ ميرى كه دارد زيرِ ابرِ گوهرافشانت‏زبان‏معدن ، قمرخرمن ، فلك‏دامن ، مَلك‏شَهپَر
شد از قهر و شد از مهر و شد از لطف و شد از فيضت‏تپان دوزخ ، عيان جنّت ، چمان‏۸ طوبى روان كوثر
هم از حكم و هم از امر و هم از حَزم‏۹ و هم از عزمت‏اجل گريان ، اَمَل خندان ، وَزين ميزان ، عيان محشر
به‏هر صورت،به هر معنى،تويى صورت،تويى معنى‏به هر ساغر، به هر صهبا،۱۰ تويى صهبا، تويى ساغر
به ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل و جبرائيل‏تويى آمر ، تويى ناصر ، تويى مولا ، تويى سرور
ز اَطوارت‏۱۱ زگفتارت ، ز ديدارت ، ز انوارت‏خِرد دَروا ،۱۲ بصر اعما ،۱۳ ذُكا۱۴ حربا ، قمر شب‏پر
سوابق را لواحق را مشايق‏۱۵ را حقايق راتويى اوّل ، تويى آخر ، تويى مُظهِر ، تويى مَظهَر
به هر نور و به هر خير و به هر حُسن و به هر فيضى‏تويى مبدع ، تويى مبدأ، تويى منبع ، تويى مصدر.۱۶

1.ميرزا مهدى‏قلى‏خان كرمانى (۱۲۵۹-۱۳۰۰ق)ملقّب به افسر كرمانى (افسر الشعراء)، از شاعران و خوشنويسان ايرانى سده سيزدهم قمرى بود.

2.دِلال : غمزه و اشاره به چشم ، ناز .

3.مشعشع‏رو : روى درخشان و تابان .

4.مسلسل‏مو : موى حلقه در حلقه .

5.معنبربوى : بوى آغشته به عنبر ، خوشبو ، معطّر .

6.ازهر : روشن و روشن‏تر .

7.خهى : كلمه تحسين و تعجّب است ، آفرين .

8.چمان : خرامان ، رونده به ناز و زيبايى .

9.حزم : دورانديشى ، احتياط .

10.صهبا : شراب انگورى ، مى.

11.اطوار : جِ طور ، حالت‏ها و كيفيت‏ها .

12.دورا : حيران ، سرگشته .

13.اعما : نابينا ، كور .

14.ذكا : خورشيد . شاعر، خورشيد را به آفتاب‏پرست تشبيه كرده است كه از ديدار امام عليه السلام به هر سو مى‏نگرد و واله و شيداست .

15.مشايق : شوق‏ها ، آرزوها .

16.ديوان افسرى كرمانى ، ص ۶۲ ، دانش‏نامه شعر مهدوى: ج ۱ ص ۲۹۵.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دهم
160

و نيز از اوست :

اى امير كاروان واپسين‏اى وجودت لنگر چرخ و زمين‏
اى دليل راه هر گم‏كرده راه‏بى پناهان جهان را تو پناه‏
اى تو سالار زمين و آسمان‏پادشاه دوره آخرزمان‏
من يكى وامانده از كاروان‏در عقب افتاده لنگ و ناتوان‏
در ميان رهزنان ماندم اسيرگه به بالا مى‏كشندم گه به زير
مركبم بردند و آبم ريختندخون من با خاك ره آميختند
بر كنار ره نگاهى باز كن‏اين كنارافتاده را آواز كن‏
از تو يك آواز و از من صد جواب‏از تو خواندن سوى خود، از من شتاب‏
اى تو كشتيبان درياى شگرف‏ناخداى كشتى اين يمّ ژرف‏
كشتى‏ام بشكست و من گشتم غريق‏اندرين درياى ذخّار و عميق‏
مى‏برد موجم همى بالا و زيردست من گير اى خدايت دستگير
ده نجات عاجزِ بى‏دست و پااز هلاك - اى ناخدا - بهر خدا.۱

و نيز از اوست :

اى باد صبا كاش رسانى خبر ماگاهى به سوى ماهِ نهان از نظر ما
فرياد كه مُرديم به جايى كه از آن جاهرگز نرسد جانب ياران، خبر ما
ما را بكُش از غمزه خونريز و مينديش‏در حشر نپرسند ز خون هدر ما
يارا همه بينند جمال تو و خون شددر حسرت يك نيم‏نگاهى جگر ما
تا بال و پرى بود، ز دامت نپريديم‏در كنج قفس ريخت كنون بال و پر ما
آن يار كه عمرى است كه از ما شده پنهان‏روزى بود آيا كه درآيد ز در ما؟
در كنج قفس، جان بسپرديم به حسرت‏فرياد كه صيّاد نيامد به سرِ ما
ما سر نكشيم از قدم يار «صفايى»تيغ آيد اگر از قدم او به سر ما.۲

1.مثنوى طاقديس: ص ۲۰۹.

2.مثنوى طاقديس: ص ۴۵۴ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دهم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23251
صفحه از 367
پرینت  ارسال به