277
الأُسس الحديثيّة و الرّجاليّة عند العلّامة الشّيخ محمّد تقي المجلسي

الملحق رقم ۸

قانون مُحَدّثين ، اين است كه اگر استاد بر يك شاگرد ، حديث را خوانده است ، راوى مى گويد «حدّثني» ، و اگر بر جماعتى خوانده است كه راوى با ايشان بوده است ، راوى مى گويد : «حدّثنا» ، و اگر شاگرد بر استاد خوانده است و كسى ديگر شريك او نبوده است ، مى گويد : «أخبرني» ، و اگر ديگرى با او بوده است ، مى گويد : «أخبرنا» ، و اگر ديگرى خوانده است و او شنيده است ، مى گويد : «سمعته على فلان» ، يعنى من از او شنيدم در حالتى كه بر او مى خواندند ، و اگر حديث را با اجازه از او داشته باشد ، مى گويد : «أخبرنا إجازةً» ، و اگر به خطّ شيخ ديده باشد ، گاهى مى گويد كه : «أخبرنا وجادةً» و گاهى مى گويد كه : «وجدت بخطّ فلان » ، يعنى : «يافتم به خطّ فلانى» يا «رأيته في كتاب فلان» ، يعنى : «در كتاب فلانى اين حديث را ديدم» ، و اكثر به چنين حديثى عمل نمى كنند ، مگر آن كه كتاب ، متواتر باشد از آن شخص (مثل كتب اربعه ، از مشايخ ثلاثه) .

الملحق رقم ۹

اگر حديث به معصوم نرسد ، آن حديث را «موقوف» مى گويند و اكثر اوقات ، اشتباه مى شود بر كسانى كه تتبّع ندارند ودر واقع ، موقوف نيست .
واگر در آخر حديث ، «سألته» باشد ، اين حديث را مُضمَر مى گويند كه معلوم نيست سؤال از معصوم است يا غير معصوم ، و اكثر اوقات ، اين معنا نيز مشتبه مى شود بر كسى كه بى تتبّع است و وجه هر دو (موقوف و مضمر) آن است كه بسيار است كه زراره در كتاب خود ، اوّلاً ذكر مى كند كه حضرت امام محمّد باقر ـ صلوات اللّه عليه ـ چنين فرمود و [ بعد ، ] بسيارى از اخبار را نقل مى كند و نام حضرت را نمى برد ، به


الأُسس الحديثيّة و الرّجاليّة عند العلّامة الشّيخ محمّد تقي المجلسي
276

ساز ، و در وقت مردن ، وصيّت كن كه كتاب هاى تو را به ميراث به پسران تو دهند كه عن قريب ، چنين خواهد شد كه از تقيّه نتوانند خواندن بر استاد ، و انس نخواهند گرفت ، مگر به كتب خودشان» . اگر چه احتمال مناوله و وجاده نيز دارد .
هفتم وِجاده است ، به آن كه بدانيم كه اين كتاب به خطّ فلان شيخ است ، نقل كنيم كه به خطّ فلان شيخ ، اين حديث را ديده ام .
و در روايت مُوَثَّق كالصحيح از حضرت امام جعفر صادق ـ صلوات اللّه عليه منقول است كه فرمودند كه : «حفظ كنيد كتاب هاى احاديث خود را كه عن قريب ، محتاج به آنها خواهيد شد» .
و در حديث قوى از حضرت امام محمّد تقى ـ صلوات اللّه عليه ـ منقول است كه راوى به آن حضرت عرض نمود كه : فداى تو گردم! به درستى كه مشايخ ما از حضرت امام محمّد باقر و حضرت امام جعفر صادق ـ صلوات اللّه عليهما ـ روايت نموده اند و چون تقيّه شديد بود ، كتب خود را پنهان ساختند و كتاب ها را از ايشان روايت ننمودند . چون ايشان مُردند ، كتاب ها به ما رسيده . حضرت فرمود كه : «نقل كنيد آن كتاب ها را كه همه حق است» .
و اين خبرها با خبر احمد كه سابق گذشت ، اشعارى دارد كه عمل به كتاب مى توان كرد ، هر گاه دانيم كه كتاب از مصنّف آن است .
و از اين باب است كتب حديث اليوم ، مثلاً چون به تواتر به ما رسيده است كه كتاب كافى تصنيف محمّد بن يعقوب كلينى است ، و كتاب من لا يحضره الفقيه ، تصنيف محمّد بن بابويه قمى است و كتاب تهذيب و كتاب استبصار ، تصنيف شيخ طوسى است ، پس احتياج به اجازه نباشد ، وليكن احوط آن است كه بدون اجازه به يكى از هفت اجازه ، بلكه شش [اجازه ] اوّل ، نقل حديث نكنند .

  • نام منبع :
    الأُسس الحديثيّة و الرّجاليّة عند العلّامة الشّيخ محمّد تقي المجلسي
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد و عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5405
صفحه از 296
پرینت  ارسال به