حتی شناختی به فردی از جنس مخالف تمایل پیدا میکنند. برای مثال، ممکن است زنی به سبب اندام، لباسها، نحوه لبخندزدن، کیفیت صدا، رایحه بدن یا آنچه میگوید، توجه مردی را به خود جلب کند. اگر زن نیز به سهم خود مرد را جذاب ببیند، به او تمایل پیدا میکند. مرحله بعد تمایل برای لمسکردن است که به قصد نهایی، یعنی رابطه جنسی، انجام میشود (فرانکن، ۱۳۸۴: ۱۵۷).
بدینصورت، تحریک در قلمروهای ارتباطیِ بینایی، شنوایی، گویایی، بویایی، فحوای رفتار و حتی خیال اتفاق میافتد و ممکن است حریم امنیتی زن، مرد و خانواده را به خطر اندازد. اگرچه زنان و دخترانی که حفظ حریم خود را در این چند قلمرو جدی نمیگیرند، احتمالاً افرادی قائل و مقید به حریم ارتباطی باشند، اما لازم است به این نکته توجه کنند که امنیت عفافشان فقط به شخص خودشان وابسته نیست. تمامی افرادی که در محیط جامعه از کنار ما گذر میکنند از جمله عوامل دخیل در امنیت حریم ما محسوب میشوند. نحوه راهرفتن، نگاهکردن، حرفزدن، هیئت بدنی و طرز لباس پوشیدن ما برای دیگران پیام میفرستد. حتی اگر زنان و دختران قصد ارسال پیام جنسی نداشته باشند، نامردان بهویژه از نوع رفتار و لباسپوشیدن آنها تأثیر میپذیرند.
تجاوز به عُنف (بهاجبار و خشونت)، جنایتی ساده یا حادثهای اتفاقی نیست، گرچه شماری از فجایع اینچنینی به دست اراذل و اشرار سابقهدار صورت میپذیرد، ولی درصد کلان آن به واسطه روابط نزدیک مابین جانی و قربانی، و پلهپله در پی روشهای خُدعهآمیز به وقوع میپیوندد که موضوعی پیچیده و غامض محسوب میشود. باید توجه کنیم شیوههای حل چنین مسائل پیچیدهای، پیچیده است و نیاز به دقت عمل مناسب دارد. در طبقهبندی جرائم، مبارزه با تجاوز، نیازمند آشنایی و آگاهی کافی و لازم از عوامل پیشگیرانه است. طبق نظر کارشناسان و آمار و ارقام موجود، درباره دلایل و انگیزههای جانیان، میتوان اطلاعاتی تقریبی و مشابه به دست آورد. در این مطالعات نیازهای جنسی متجاوز و تحریک جنایتکار از جانب خود قربانی از جمله عوامل زمینهساز جنایت بوده است (طباطبایی، ۱۳۹۳).