با ترس کم و چشمدوختن به موضوعات فاقد ارزش اصیل در آرزوهای طولانی همراه شده است که احتمالاً نشان از همبستگی این حالات به یکدیگر است.
به طور کلی، این گزارهها نشان میدهد شدت و جهت ترسْ اجمالاً در شدت و جهت محبت تأثیر دارد؛ به این صورت که ترس از خدا جهت محبت را از موضوعات دنیایی برمیگرداند. البته موضوع ترس در اینجا به عنوان انگیزشی در فرآیند خویشتنداری میتواند تنبیه یا محرومیت باشد؛ تنبیه به واسطه درد و محنتی که بر عملی مترتب است و محرومیت از پاداش یا توجه محبوب. از سوی دیگر، موضوع محبت یا محبتداشتن به چیزی میتواند شدت ترس را تحت تأثیر قرار دهد و از آن بکاهد.
۳. با توجه به دسته سوم از احادیث، ارتباط ترس با محبت به شکل روشنتری تبیین میشود. امام صادق علیه السلام در بیانی به برخی اصحابش میفرماید:
۰.آگاه باشید که هر کس حق ما را بشناسد و امید پاداش به وسیله ما را داشته باشد به همان ششهفت سیر خوراک روزانه و جامهای که عورت او را بپوشد و آنچه برای او سرپوشی باشد خشنود است و این افراد با همین زندگی نیز ترسان و هراساناند و دوست دارند بهره آنها از دنیا همین باشد، و خداوند سبحان هم ایشان را در قرآن خود چنین توصیف فرموده: کسانی که آنچه را دادهاند [در راه خدا] میدهند، [این] در حالی است که دلهایشان ترسان است۱ (مؤمنون: ۶۰). به خدا سوگند آنان فرمانبرداری و دوستی و ولایت ما را دارند و با این حال ترساناند که از آنها پذیرفته نشود و به خدا سوگند، ترسشان از راه شک و تردید در عقیده و مذهبی که دارند نیست، اما هراس از آن دارند که مبادا در دوستی و طاعت ما کوتاهی کرده باشند۲ (کلینی، ۱۴۰۷: ۸/۱۲۸).
مفهوم این روایت نشان میدهد که گاهی موضوع ترس متحول میشود و در مسیر