برای حالت امیدواری به کار میرود، با این تفاوت که طمع بیانکننده امید قوی به چیزی است۱ (ابنفارس، ۱۴۰۴: ۳/۴۲۵) و تمایل نفس به چیزی از روی آرزوی شدید و آزمندی را نشان میدهد۲ (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲: ۵۲۴). برای نقطه متضاد حالت امیدواری دو واژه «یأس» و «قنوط» بیان شده است.۳ طبق حدیث جنود عقل و جهل، نقطه متضاد امید، قنوط (= ناامیدی) است۴ (کلینی، ۱۴۰۷: ۱/۲۱)؛ و در برخی کتب لغت، برای متضاد یأس واژه «طمع» بیان شده است۵ (ابنمنظور، ۱۴۱۴: ۸/۲۳۹).
از سوی دیگر، واژه «استغناء» (= بینیازی) نیز نقطه مقابل امید دانسته شده۶ (مصطفوی، ۱۳۶۸: ۷/۱۱۹) که در جمعبندی باید آن را نقطه میانی محور امید- یأس در نظر گرفت. زیرا بینیازی حالتی است که فرد به چیزی طمع ندارد و امیدوار به چیزی هم نیست. بدینصورت، در یک سوی محور، حالت امیدواری و در سوی دیگر حالت ناامیدی قرار میگیرد که حد میانی این دو نقطه حالت بینیازی است.
تقاطع دو محور «ترس ـ تجری» و «امید ـ یأس» چهار بعد ایجاد کرده است که وضعیت احتمالی افراد را از نظر سازمانیافتگی دو انگیزش ترس و امید نشان میدهد. منحنی موجود در نمودار، بنا بر آنچه از آموزههای اسلامی استنباط میشود، این سازمانیافتگی را نشان میدهد. این منحنی نشان میدهد اگر ترس از اندازه خود فراتر رود، انسان را مأیوس خواهد کرد و طبیعی است که انسان مأیوس دلیلی برای حرکت و رفتار مثبت ندارد. همچنین، اگر امید از اندازه خود فراتر رود، به تجری کشیده میشود و انسان متجری از چیزی باک ندارد و عامل بازدارندهای برای منع او از عمل زشت وجود نخواهد داشت. در
1.. «طمع: أصل واحد صحیح یدلّ علی رجاءٍ فی القلب قوی للشیء».
2.. «الطَّمَعُ: نُزُوعُ النَّفْسِ إِلى الشَّيْءِ، شَهْوةً له».
3.. برخی به تفاوت «قنوط» و «یأس» اینگونه اشاره کردهاند: «القُنُوط: بِالضَّمِّ، الْإیاسُ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ تَعَالَی» (فیومی، ۱۴۱۴: ۲/۵۱۸)؛ «و هو أشدّ الیأس من الشیء» (ابن اثیر جزری، ۱۳۶۷: ۴/۱۱۳)؛ «الْقُنُوطُ: اليَأْسُ من الخَيْرِ» (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲: ۶۸۵).
4.. «وَالرَّجاءُ و ضِدَّهُ القُنوط».
5.. «الطَّمَعُ: ضِدُّ الیأْسِ».
6.. «الرجا: أنّ الأصل الواحد فی المادّة، هو ما یقابل الاستغناء فی النفس».