عبارت دیگر، پاسخ این پرسش که چرا باید نظامی با عنوان سلامت جنسی داشته باشیم و از اصول آن تبعیت کنیم، در اهداف نظام سلامت جنسی جستوجو میشود.
۱ ـ ۱. تداوم و سلامت نسل
ازدواج نهادی است که تداوم نسل بشر را تأمین میکند. در حقیقت، حفظ این نهاد از آسیب و آلودگی، صیانت و سلامت جامعه بشری را تضمین میکند. اگرچه رشد و استحکام بنیان ازدواج در بهداشت و سلامت روابط اجتماعی مؤثر است، خودْ نهاد حساسی است که در معرض آسیبهای ناشی از بیعفتی و بیبندوباری قرار دارد. به طور کلی، بیبندوباری جنسی برای نهاد ازدواج و اهداف عالی آن از دو جهت تهدید محسوب میشود: نخست اینکه، ازدیاد نسل انسان را تهدید میکند؛ از اینرو علی علیه السلام فرمود خداوند برای حفظ نسل بشر لواط را حرام کرد. دوم اینکه بیبندوباری جنسی سلامت و پیوستگی نسل بشر را به خطر میاندازد؛ به همین دلیل فرمود خداوند برای محافظت از نسب مردم زنا را حرام کرد۱ (شریف رضی، ۱۴۱۴: ۵۱۲).
فرهنگی که بهرهمندی جنسی مرد از مرد را جایز بشمرد چگونه میتواند افراد را به ازدواج و تکثیر نسل ترغیب کند؟! چراکه فرزندآوری از غرضهای اصلی ازدواج است. فرهنگی که روابط زنان و مردان را آزاد میگذارد و فقط ارتباط جنسی پس از ازدواج با غیرهمسر را خیانت میشمرد، چگونه میتواند پایبندبودن افراد به چارچوب ازدواج، سلامت جنسی و پاکی توالد را تضمین کند؟
وضعیت جهانی همواره نشان از آن دارد که ازدواج و اهداف عالی آن را دو معضل فوق، یعنی کاهش رغبت به ازدواج و افزایش تولد فرزندان غیرمنسوب به ازدواج، تهدید میکند. مثلاً نرخ زوجهایی که در ایالات متحده خارج از چارچوب ازدواج با یکدیگر رابطه دارند، از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ به میزان ۵۳۳ درصد افزایش داشته است (خویشتنداری جنسی و آموزش خانواده، ۱۹۹۵). درباره فرزندان غیرمنسوب به ازدواج نیز آمارهای تأسفباری دیده میشود.