ارتباط جنسی را در اواخر سنین نوجوانی شروع می‌کنند، به گونه‌ای که از هر ۱۰ دختر و پسر ۱۹ ساله، هفت نفر ارتباط کامل جنسی دارند (آبما و همکاران، ۲۰۱۱). به هر حال، تمامی اینها هزینه‌های اجتماعی، فردی و اقتصادی چشمگیری را به جامعه امریکا تحمیل کرده است.

۱ ـ ۴. طلاق و سست‌شدن بنیان خانواده

بنیان خانواده به چند عامل وابسته است؛ از جمله: وفاداری زوجین در ارتباط زناشویی؛ تولید نسل؛ و تداوم روابط همسران در زندگی مشترک. به هر میزان که یکی از اینها دچار مشکل شود، فرض سستی بنیان خانواده محکم‌تر می‌شود. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد ایالات متحده امریکا دوره وخیمی را در اضمحلال پایه‌های خانواده پشت سر گذاشته است. در گزارشی می‌خوانیم میزان طلاق در امریکا، از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ به میزان ۲۷۹ درصد افزایش یافته است. نرخ کل زوج‌هایی که خارج از چارچوب ازدواج با یکدیگر ارتباط دارند، از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ به میزان ۵۳۳ درصد و تعداد کل کودکانی که از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۵ خارج از ازدواج متولد شده‌اند به میزان ۴۰۰ درصد افزایش داشته است (خویشتنداری جنسی و آموزش خانواده،^۱ ۱۹۹۵). بی‌تردید، تمامی اینها با هنجارهای خانواده در تضاد است و هر یک از طلاق، ارتباط جنسی و تولد کودکان خارج از چارچوب ازدواج بنیان خانواده را هدف قرار می‌دهد.

۱ ـ ۵. مشکلات روان‌شناختی و تربیتی

برخی پیامدهای مذکور، خود مشکلات دیگری به دنبال دارد که نظام زندگی افراد را بر هم می‌زند. مثلاً تحقیقات نشان داده است دخترانی که در نوجوانی بدون ازدواج مادر می‌شوند، دیگر قادر به ادامه تحصیل و برنامه‌های آموزشی‌تربیتی خود نیستند؛ پس از بارداری مسیر زندگی این دختران دگرگون می‌شود؛ کودکان آنها سلامت روان کمتری دارند؛ حمایت‌های آموزشی‌تربیتی کمتری دریافت می‌کنند؛ و بسیاری از همین کودکان، خودشان در نوجوانی به مشکلاتی شبیه مشکلات مادرشان از قبیل بچه‌آوری خارج از چارچوب ازدواج دچار

مجرمان زندگی می‌کنند (فاترمن،^۱ کابون^۲ و هافمن،^۳ ۲۰۰۰). متأسفانه، در بین جوانان بیشتر از هر دوره سنی دیگر، HIV در نتیجه روابط جنسی نامشروع شیوع دارد و ارتباط ناسالم جنسی، مهم‌ترین عامل خطرناک مؤثر در ابتلا به این بیماری محسوب می‌شود (مراکز کنترل و پیش‌گیری بیماری در امریکا، ۲۰۰۱).

۱ ـ ۳. بارداری در سنین نوجوانی و تولد کودکان بی‌سرپرست

اگرچه به واسطه برخی برنامه‌های آموزشی میزان بارداریِ ناخواسته در بین نوجوانان امریکایی و تولد کودکان نامشروع کاهش پیدا کرده، گزارش‌ها حاکی از آن است که این کشور بیشترین نرخ بارداری در سنین نوجوانی را به خود اختصاص می‌دهد. توجه به وضعیت ایالات متحده امریکا در این باره، به دلیل پیگیری و اجرای منسجم‌تر برنامه‌های خویشتنداری جنسی نسبت به دیگر کشورهای غربی است. طبق گزارشی، تقریباً در هر سال یک میلیون بارداری در سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد و نیم میلیون کودک نیز خارج از چارچوب ازدواج از نوجوانان متولد می‌شوند (نهضت ملی مقابله با بارداری ناخواسته در نوجوانان، ۲۰۰۱). گزارش‌های دیگر نشان می‌دهد حدوداً ۸۲ درصد از این بارداری‌ها کاملاً ناخواسته است و ۵۹ درصد از آنها به تولد کودکان بی‌سرپرست و متأسفانه، بیش از یک‌چهارم به سقط جنین منجر می‌شود (مؤسسه آلان گوتماخر، ۲۰۱۲).

طی دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ (از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۰) نرخ بارداری‌های ناخواسته و خارج از چارچوب ازدواج، در میان نوجوانان ۲۳ درصد افزایش داشته است، اگرچه به واسطه اجرای برنامه‌های خویشتنداری جنسی، این میزان در دهه ۱۹۹۰، تا ۱۹ درصد کاهش داشته است (نهضت ملی مقابله با بارداری ناخواسته در نوجوانان، ۲۰۰۱). این هزینه‌های گزاف انسانی‌اجتماعی با سبک زندگی جنسی نوجوانان و جوانان ارتباط دارد. مثلاً طبق گزارشی ۱۳ درصد از نوجوانان امریکایی تا ۱۵ سالگی تجربه ارتباط جنسی دارند و بسیاری از آنها به طور معمول