پرورش فضایل اخلاقی تأکید میکنند و گروه دیگر، تربیت اخلاقی را آموزش ارزشها۱ و اصول اخلاقی تلقی میکنند (داوودی، ۱۳۸۷).
صرفنظر از تفاوتهای موجود در نظریههای تربیت اخلاقی، فرآیندهایی که منجر به شکوفایی استعدادها و قابلیتهای درونی فرد به سمت خوگیری به رفتارهای خویشتندارانه و ترک رفتارهای نابهنجار جنسی میشود در منابع اسلامی قابل پیگیری است. همانگونه که در فصل پنجم آمد، مفهومشناسی «عقل» ما را به این فرآیندها رهنمون کرد؛ چه اینکه از کارکردهای اساسی عقل خویشتنداری است.
دو کارکرد «تفکر» و «خویشتنداری» عقل از یکدیگر جدا نیستند، بلکه هر یک به همراه دیگری عملکرد عقل اخلاقی را کامل میکند؛ نیرویی که طبق برخی روایات انسان را در برابر افسارگسیختگی هوای نفس، از جهل و لغزش در اندیشه و عمل باز میدارد۲ (ابنشعبه حرانی، ۱۴۰۴: ۱۵). به این معنا، عقل منشأ شناخت و باور صحیح، اخلاق نیکو و عمل صالح است که اصلیترین تکیهگاه نظری و عملی انسان در عقاید، اخلاق و مناسک دینی محسوب میشود. در حقیقت، مجموعه فضایل اخلاقی از جمله حیا، دوراندیشی، عبرت و تجربه (و احتمالاً فضایل دیگر) از عوامل عملیاتی عقل اخلاقی محسوب میشوند که مبتنی بر دو کارکرد تفکر و خویشتنداری عقل شکل میگیرند. مجموعه این فضایل و دیگر فضایل را میتوان توانمندیهای اخلاقی دانست که برای خویشتنداربودن ایفای نقش میکنند.
۴ ـ ۱. پذیرش و پیروی
پذیرش و پیروی (= اطاعت) حالتی است در مقابل رویگردانی از مقام بالاتر که مرجع قدرت، قانون و حمایت است. در کودکان به اطاعت فرد از رهنمودهای مراقبان اشاره دارد و شامل پاسخ فوری و مناسب به درخواست شخص بزرگسال است (جانبزرگی و همکاران، ۱۳۸۷).