خود»۱ خواهند شد. الگوی کاهش منابعِ خود نشان میدهد افراد توان محدودی برای استفاده از مهارگری یا دیگر فعالیتهای مصرفکننده انرژی روانی در اختیار دارند. این منابع برای هر تلاش تنظیمکننده رفتار (بهویژه مهارگری) لازم است.
کسانی که این پدیده را قبول دارند میگویند منابع روانی فرد در فرآیند مهارگری مصرف میشود و تحلیل میرود؛ اضافه بر این، توان از دست رفته به کندی بازیافت میشود. بنابراین، بهکارگیری مکرر نیروهای مهارگری فرد را برای تلاش بعدی مهارگری ضعیفتر میکند. افرادی که نیروی خود را در خلال تلاشهای مهارگرانه قبلی از دست دادهاند، احتمالاً بیشتر مبتلا به نارسایی خودمهارگری هستند؛ چراکه موفقیت در خودمهارگری بر داشتن توان کافی برای عقبراندن وسوسه مبتنی است (بامیستر و واس،۲ ۲۰۰۷). چهبسا توصیههای آموزههای دینی به اجتناب از موقعیتهای وسوسهانگیز، قبل از اینکه به مهار خود نیاز شود، مبتنی بر همین پدیده است. اما اگر امکان دوری از محیط و موقعیت وسوسهانگیز نباشد کدام خصیصه میتواند یاریگر فردی باشد که میخواهد خویشتنداری پیشه کند؟ در اینجا صبر میتواند حمایتگر مهارگری و مایه «بقا و تداوم کنش تقوا» باشد.
به نظر میرسد امید با تأمین این انرژی به افزایش ظرفیت خویشتنداری کمک میکند. برای این مطلب دلایلی عرضه میکنیم، از جمله اینکه علی علیه السلام به مردی فرمود: «شما چگونهاید؟». گفت: «امیدواریم و بیمناک». حضرت فرمود: «کسی که به چیزی امید بسته در جستوجویش برمیآید و کسی که از چیزی ترس دارد از آن میگریزد. من نمیدانم ترس و بیم کسی که با شهوتی مواجه میشود و در اثر ترس از آن دست نمیکشد چه مفهومی دارد؟! و نمیدانم امید مردی که به بلایی مبتلا میشود و با این امید، بر آن صبر نمیکند چگونه امیدی است!»۳ (ابنشعبه حرانی، ۱۴۰۴: ۲۱۳).