سه. نسبى بودن مفهوم اسراف
نكته قابل توجّه ديگر در تبيين مفهوم اسراف، نسبى بودن آن است ، بدين معنا كه ممكن است بهره گيرىِ مقدارى ، و يا نوعى از يك كالا ، براى يك نفر، اسراف و تجاوز از حد اعتدال محسوب شود، ولى براى ديگرى، اسراف نباشد ، چنان كه در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است :
أتَرَى اللّهَ ائتَمَنَ رَجُلاً عَلى مالٍ خَوَّلَ لَهُ أن يَشتَرِىَ فَرَسا بعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ وَيَجزيهِ فَرَسٌ بِعِشرينَ دِرهما . ۱ آيا گمان مى كنى خداوند، انسان را در مالى كه به وى عطا فرموده ، امين شمرده كه اسبى به بهاى ده هزار درهم بخرد ؟ حال آن كه اسبى به قيمت بيست درهم براى او كفايت مى كند .
بر پايه اين روايت ، در زمان ما ، مثلاً دو نفر كه هر دو مى توانند اتومبيلى به قيمت يك صد ميليون تومان تهيه كنند ، يكى از آنها نيازمند به اتومبيلى با اين قيمت است، ولى ديگرى، اتومبيلى با قيمت بيست ميليون تومان هم براى تأمين نيازهايش كافى است ، اگر هر دو، اتومبيل يكصد ميليون تومانى تهيه كردند ، شخص دوم، اسرافكار است و اوّلى، اسرافكار نيست ؛ چون فرد دوم، از مرز اعتدالْ تجاوز كرده و ديگرى تجاوز نكرده است .
چهار. اسراف در كارهاى خير
برخى از روايات، دلالت دارند كه در كارهاى نيك، اسراف ، نكوهيده نيست ، مانند آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه مى فرمايد: