273
فرهنگ‌نامه اعتکاف

۶ / ۱۱ ـ ۲۰

مناجات زاری کنندگان

۳۷۲. امام زین العابدین علیه السّلامـ در هنگام زاری و خواری در پیشگاه الهی ـ: معبود من! تو را برای حسن رفتار و نیکی‏هایت به من و فراوانی نعمت‌هایت به من و برای عطای بسیارت به من، و رحمت افزون‏ترت به من می‏ستایم ـ و تو سزاوار ستایشی ـ‌. نعمتت را بر من تمام کردی و چندان با من نیکی نمودی که از عهده شکرش ناتوانم. اگر احسان تو به من و تمام نمودن نعمت‌هایت بر من نبود، به نصیبم نمی‏رسیدم و خود را سامان نمی‏دادم؛ ولی تو پیش از درخواستم، به من احسان کردی و در همه کارها از دیگران بی‏نیازم کردی و رنج بلا را از من گرداندی و قضای سهمگین خود را از من باز داشتی.
معبود من! چه بسیار بلای جان‌فرسا که از من بگرداندی، و چه بسیار نعمت کاملی که چشمم را بِدانها روشن ساختی، و چه بسیار احسان ارزشمندی که در حقّ من روا داشتی. تویی که هنگام گرفتاری و بیچارگی، دعایم را اجابت کردی و لغزشم را نادیده گرفتی و حقّم را از دشمنان ستاندی.
معبود من! هر گاه از تو چیزی خواسته‏ام، تو را بخیل نیافته‌ام و هرگاه آهنگِ دیدار تو کرده‏ام، گرفته‏ات ندیده‏ام؛ بلکه تو را شنونده دعایم و عطا کننده خواسته‏هایم یافته‏ام و تو را چنین یافته‏ام که در هر حالی از حالاتم و هر زمان از زمان من، نعمت‌هایت را بر من تمام می‏کنی. از این روست که تو نزد من ستوده‌ای و نیکی‏ات نزد من، پسندیده است. جان و زبان و خِردم تو را می‏ستایند؛ ستایشی که به حدّ نعمت تو و حقیقتِ سپاست برسد؛ ستایشی در منتهای خشنودی تو از من. پس مرا از خشمت برهان.
ای جان‌پناهِ من، آن گاه که راه‏های گوناگون، درمانده‏ام می‏کنند. ای نادیده گیرنده لغزشم! اگر پرده‌پوشی تو بر زشتی‏هایم نبود، از رسوایان بودم. ای استوار کننده من با یاری‏ات! اگر یاری‏ام نمی‏کردی، از شکست خوردگان بودم. ای آن که پادشاهان در پیشگاه تو یوغ ذلّت بر گردن نهاده‏اند و از
قدرتت هراسان‏ اند! ای آن که سزامندی بندگان از تو پروا کنند، و ای دارای نام‏های نیکو! از تو می‏خواهم که از من در گذری و مرا بیامرزی، که نه بی‏گناهم تا روی عذرخواهی داشته باشم، و نه نیرویی دارم که از آن یاری بگیرم، و نه گریزگاهی که به آن بگریزم. از تو می‏خواهم که لغزش‌هایم را نادیده بگیری، و خود را از گناهانم که مرا به بند کشیده و گرداگردم را فرا گرفته و هلاکم نموده‌اند، از آنها به سوی تو گریخته و باز گشته‏ام، ای پروردگار من! پس به سویم باز گرد. به درگاهت پناه آورده‏ام، پس پناهم ده. از تو پناه می‏جویم، پس مرا وا مگذار. گدای تو اَم، پس محرومم نکن. در تو آویخته‏ام، پس تسلیمم مکن. تو را می‏خوانم، پس نومیدم بر مگردان. ای پروردگار من! با بینوایی و خواری و نیز نگران و ترسان و هراسان و فقیر و گرفتار، تو را خوانده‏ام. ای معبود من! پیش تو شِکوه می‏کنم از کم‌جانی‏ام در سرعت ورزیدن به سوی وعده‏هایی که به اولیایت داده‏ای، و دوری گزیدن از چیزهایی که دشمنانت را از آنها ترسانده‏ای، و نیز از فراوانی اندوه و وسوسه نَفسِ خویش. معبودِ من! تو مرا به سبب درونم رسوا نساختی و به سبب گناهانم به هلاکت نینداختی. چون می‏خوانمت، پاسخم می‏گویی، اگر چه هنگامی که تو مرا به سوی خود می‏خوانی، کندی می‏کنم. همه حاجت‏هایم را از تو می‏طلبم و هر جا که باشم، راز دل را با تو در میان می‌‏گذارم. جز تو را نمی‏خوانم و جز به تو امید نمی‏بندم.
پیوسته فرمان‌بردارم. هر کس شکایت پیش تو آورَد، آن را می‏شنوی، و هر کس بر تو توکّل کند، به او روی می‏آوری، و هر کس در تو آویزد، رهایی‏اش می‏دهی، و هر کس به تو پناه آورَد، گره از کارش می‏گشایی.
معبود من! مرا به سبب اندک بودن سپاسم، از خیر آخرت و دنیا محروم مساز و گناهانم را که خود از آنها آگاهی، بیامرز. اگر عذابم کنی، [چیزی نمی‌توانم بگویم؛ چرا که] من ستمکارم، سهل‏انگارم، تبهکارم، گنهکارم، مقصّرم، کوتاهی کننده‏ام و غافل از بهره خویشم؛ امّا اگر مرا بیامرزی، [جای شگفتی نیست؛ چرا که] تو مهربان‏ترینِ مهربانانی.


فرهنگ‌نامه اعتکاف
272

۶ / ۱۱ ـ ۲۰

مُناجاةُ المُتَضَرِّعينَ

۳۷۲.الإمام زين العابدين علیه السّلام:
إلٰهي! أحمَدُكَ ـــ وأَنتَ لِلحَمدِ أهلٌ ـــ عَلیٰ حُسنِ صَنيعِكَ إلَيَّ، وسُبوغِ نَعمائِكَ عَلَيَّ، وجَزيلِ عَطائِكَ عِندي، وعَلیٰ ما فَضَّلتَني بِهِ مِن رَحمَتِكَ، وأَسبَغتَ عَلَيَّ مِن نِعمَتِكَ، فَقَدِ اصطَنَعتَ عِندي ما يَعجِزُ عَنهُ شُكري، ولَولا إحسانُكَ إلَيَّ، وسُبوغُ نَعمائِكَ عَلَيَّ، ما بَلَغتُ إحرازَ حَظّي، ولا إصلاحَ نَفسي، ولٰكِنَّكَ ابتَدَأتَني بِالإِحسانِ، ورَزَقتَني في اُموري كُلِّهَا الكِفايَةَ، وصَرَفتَ عَنّي جَهدَ البَلاءِ، ومَنَعتَ مِنّي مَحذورَ القَضاءِ.
إلٰهي! فَكَم مِن بَلاءٍ جاهِدٍ قَد صَرَفتَ عَنّي، وكَم مِن نِعمَةٍ سابِغَةٍ أقرَرتَ بِها عَيني، وكَم مِن صَنيعَةٍ كَريمَةٍ لَكَ عِندي، أنتَ الَّذي أجَبتَ عِندَ الاِضطِرارِ دَعوَتي، وأَقَلتَ عِندَ العِثارِ زَلَّتي، وأَخَذتَ لي مِنَ الأَعداءِ بِظُلامَتي.
إلٰهي! ما وَجَدتُكَ بَخيلاً حينَ سَأَلتُكَ، ولا مُنقَبِضاً حينَ أرَدتُكَ، بَل وَجَدتُكَ لِدُعائي سامِعاً، ولِمَطالِبي مُعطِياً، ووَجَدتُ نُعماكَ عَلَيَّ سابِغَةً في كُلِّ شَأنٍ مِن شَأني، وكُلِّ زَمانٍ مِن زَماني، فَأَنتَ عِندي مَحمودٌ، وصَنيعُكَ لَدَيَّ مَبرورٌ، تَحمَدُكَ نَفسي ولِساني وعَقلي حَمدا يَبلُغُ الوَفاءَ وحَقيقَةَ الشُّكرِ، حَمداً يَكونُ مَبلَغَ رِضاكَ عَنّي، فَنَجِّني مِن سُخطِكَ.
يا كَهفي حينَ تُعيينِي المَذاهِبُ، ويا مُقيلي عَثرَتي، فَلَولا سَترُكَ عَورَتي لَكُنتُ مِنَ المَفضوحينَ، ويا مُؤَيِّدي بِالنَّصرِ، فَلَولا نَصرُكَ إيّايَ لَكُنتُ مِنَ المَغلوبينَ، ويا مَن وَضَعَت لَهُ المُلوكُ نيرَ
المَذَلَّةِ عَلیٰ أعناقِها فَهُم مِن سَطَواتِهِ خائِفونَ، ويا أهلَ التَّقویٰ، ويا مَن لَهُ الأَسماءُ الحُسنیٰ، أسأَ لُكَ أن تَعفُوَ عَنّي، وتَغفِرَ لي، فَلَستُ بَريئاً فَأَعتَذِرَ، ولا بِذي قُوَّةٍ فَأَنتَصِرَ، ولا مَفَرَّ لي فَأَفِرَّ، وأَستَقيلُكَ عَثَراتي، وأَتَنَصَّلُ إلَيكَ مِن ذُنوبِيَ الَّتي قَد أوبَقَتني، وأَحاطَت بي فَأَهلَكَتني، مِنها فَرَرتُ إلَيكَ رَبِّ تائِباً فَتُب عَلَيَّ، مُتَعَوِّذاً فَأَعِذني، مُستَجيراً فَلا تَخذُلني، سائِلاً فَلا تَحرِمني، مُعتَصِماً فَلا تُسلِمني، داعِياً فَلا تَرُدَّني خائِباً.
دَعَوتُكَ يا رَبِّ مِسكيناً مُستَكيناً، مُشفِقاً خائِفاً، وَجِلاً فَقيراً مُضطَرّاً إلَيكَ، أشكو إلَيكَ يا إلٰهي ضَعفَ نَفسي عَنِ المُسارَعَةِ فيما وَعَدتَهُ أولِياءَكَ وَالمُجانَبَةِ عَمّا حَذَّرتَهُ أعداءَكَ، وكَثرَةَ هُمومي ووَسوسَةَ نَفسي.
إلٰهي! لَم تَفضَحني بِسَريرَتي، ولَم تُهلِكني بِجَريرَتي؛ أدعوكَ فَتُجيبُني وإن كُنتُ بَطيئاً حينَ تَدعوني، وأَسأَ لُكَ كُلَّما شِئتُ مِن حَوائِجي، وحَيثُ ما كُنتُ وَضَعتُ عِندَكَ سِرّي، فَلا أدعو سِواكَ، ولا أرجو غَيرَكَ.
لَبَّيكَ لَبَّيكَ، تَسمَعُ مَن شَكا إلَيكَ، وتَلقیٰ مَن تَوَكَّلَ عَلَيكَ، وتُخَلِّصُ مَنِ اعتَصَمَ بِكَ، وتُفَرِّجُ عَمَّن لاذَ بِكَ.
إلٰهي! فَلا تَحرِمني خَيرَ الآخِرَةِ وَالاُولیٰ لِقِلَّةِ شُكري، وَاغفِر لي ما تَعلَمُ مِن ذُنوبي، إن تُعَذِّب فَأَنَا الظّالِمُ المُفَرِّطُ، المُضَيِّعُ الآثِمُ، المُقَصِّرُ المُضَجِّعُ، المُغفِلُ حَظَّ نَفسي، وإن تَغفِر فَأَنتَ أرحَمُ الرّاحِمينَ.۱

1.. الصحيفة السجادية: ص ۲۱۷ الدعاء ۵۱، البلد الأمين: ص ۴۹۶.

  • نام منبع :
    فرهنگ‌نامه اعتکاف
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری محمّدحسين صالح آبادي عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12061
صفحه از 351
پرینت  ارسال به