۸/۳
خطبه امام حسن بن علی علیهما السلام
۱۹۲.الأمالى، طوسى ـ به نقل از محمّد بن سيرين ـ: از چندين نفر از مشايخ بصره شنيدم که میگفتند: على بن ابى طالب علیه السلام پس از جنگ جمل، ناخوش گرديد و نتوانست در نماز جمعه شرکت کند. از اين رو به فرزندش حسن علیه السلام فرمود: «فرزندم! تو برو و نماز جمعه را با مردم بخوان».
حسن علیه السلام به مسجد آمد و چون بر منبر قرار گرفت، خدا را ستود و او را ثنا گفت و شهادتين بر زبان آورد و بر پيامبر خدا صلی الله علیه و اله درود فرستاد و فرمود: «اى مردم! خداوند، برای نبوّتْ انتخابمان کرد و ما را بر خَلق خويش برگزيد و کتاب و وحى خود را بر ما فرو فرستاد. به خدا سوگند، کسی چيزى از حقّ ما را کم نگزارد، جز آن که خداوند در دنيا و آخرت از او مىکاهد و هيچ دولتى ضدّ ما نيست، مگر اين که عاقبت، از آنِ ما خواهد بود (و قطعاً پس از چندى، خبر آن را خواهی دانست(».
سپس نماز جمعه را با مردم خواند. سخنان او به گوش پدرش رسيد. چون نزد پدر خود باز گشت، امام علی علیه السلام به ایشان نگاهى کرد و بى اختيار، اشکهايش بر گونههايش جارى شد و از حسن علیه السلام خواست که به او نزديک شود و ميان چشمانش را بوسيد و فرمود: «پدر و مادرم، فدايت! (فرزندانى که [در تقوا و فضيلت] برخی از برخى ديگرند و خداوند، شنوا و داناست(».۱