83
فرهنگ ‌نامه اَذان

و ـ صلوات فرستادن بر پيامبر ، پس از ذكر نام ايشان

۱۲۱.امام باقر عليه السلام :هر گاه اذان مى گويى ، «الف» و «هاء» را آشكار ساز و هر زمان كه نام پيامبر را بردى و يا شخص ديگرى آن را نام برد ، در اذان باشد يا غير اذان ، بر ايشان صلوات بفرست . ۱

ز ـ سخن نگفتن

۱۲۲.امام صادق عليه السلام :سخن گفتنِ عمدى در اذان ، سزاوار نيست ؛ زيرا اذان ، درى از درهاى نيكى است و كسى كه مشغول يك كار نيك است ، سزاوار نيست آن را ناتمام بگذارد ، مگر به خاطر پرداختن به كارى همانند آن. ۲

ح ـ كاسبى نكردن با اذان

۱۲۳.كتاب من لايحضره الفقيه :مردى نزد امير مؤمنان عليه السلام آمد و گفت : اى امير مؤمنان! به خدا سوگند كه من تو را دوست دارم .
[ امام عليه السلام] به وى فرمود : «ولى من تو را دشمن مى دارم» .
گفت : چرا؟
فرمود : «چون تو اذان را وسيله كسب قرار داده اى و براى آموزش قرآن ، مزد مى گيرى» . ۳

ط ـ فاصله انداختن ميان اذان و اقامه

۱۲۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به بلال ـ :اى بلال! هر گاه اذان مى گويى ، با درنگْ بگو و هر گاه اقامه مى گويى ، با سرعت بگو ، و ميان اذان و اقامه ات ، به

1.. الكافى : ج ۳ ص ۳۰۳ ح ۷ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۲۸۴ ح ۸۷۵ .

2.. دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۱۴۶ .

3.. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۱۷۸ ح ۳۶۷۴ .


فرهنگ ‌نامه اَذان
82

فرمود : «مى گويد : أشهد أن لا إله إلاّ اللاّ ، أشهد أنّ محمّدا رسول اللاّ» . ۱

۱۱۶.امام باقر عليه السلام :اذان را بايد با جزم ۲ و روشن ادا كردنِ «الف» و «هاء» گفت ۳ و اقامه را با سرعت . ۴

۱۱۷.امام صادق عليه السلام :«اللّه أكبرِ» اذان را بايد با جزم و روشن ادا كردن «هاء» و «الف» گفت. ۵

د ـ پرهيز از آوازه خوانى

۱۱۸.سنن الدارقطنى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ :پيامبر خدا ، مؤذّنى داشت كه [ اذان را ]با آواز مى خواند . پيامبر خدا فرمود : «اذان را بايد ساده و روان گفت . پس ، اگر ساده و روان اذان مى گويى ، بگو ، و گرنه اذان مگو» . ۶

۱۱۹.امام صادق عليه السلام :آوازه خوانى ۷ در گفتن اذانْ اشكالى ندارد ، به شرط آن كه كلمات را كامل و روشن ادا كند و «الف» و «هاء» را آشكار سازد. ۸

ه ـ ترتيل

۱۲۰.امام صادق عليه السلام :اذان را شمرده و با درنگ بايد گفت و اقامه را با سرعت . ۹

1.. الشرح الكبير ، عبد الرحمن بن قدامه : ج ۱۱ ص ۴۱۵ ، المغنى ، ابن قدامه : ص ۴۴۵ .

2.. مقصود از «جزم» ، خوددارى از اشباع و اظهار حركت است و به طور كلّى قطع (ساكن) كردن حركت است . (مجمع البحرين : ج ۱ ص ۲۹۲ «جزم»)

3.. در الذكرى آمده است : ظاهرا مراد ، الفِ پايانى و غير مكتوب و نيز «ها»ى «اللّه » در انتهاىِ شهادتين است . (ملاذ الأخيار : ج ۳ ص ۴۷۷)

4.. تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۵۸ ح ۲۰۳ .

5.. تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۵۸ ح ۲۰۴ .

6.. سنن الدارقطنى : ج ۱ ص ۲۳۹ ح ۱۱ ، تفسير القرطبى : ج ۶ ص ۲۳۰ .

7.. علاّمه مجلسى رحمه الله در ذيل اين حديث مى گويد : به آواز خواندن (تطريب) ، چيزى است كه هيچ يك از اصحاب ما (شيعه) به تجويز آن در اذان قائل نشده است ، و شايد اين مورد ، حمل بر تقيّه شود . (بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۵۸ ذيل ح ۵۹) .

8.. دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۱۴۵ ، بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۵۸ ح ۵۹ .

9.. الكافى : ج ۳ ص ۳۰۶ ح ۲۶ ، تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۶۵ ح ۲۳۲ .

  • نام منبع :
    فرهنگ ‌نامه اَذان
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 907
صفحه از 115
پرینت  ارسال به