رؤيايى بود كه مردى از انصار در خوابش ديد . محمّد بن حنفيّه از اين سخن ، به شدّت وحشت كرد و گفت : شما درباره چيزى كه در ميان احكام اسلام و مقرّرات دينتان يك اصل است ، مى گوييد كه منشأش رؤيايى بوده كه يكى از انصار در خوابش ديده است ، [آن هم چيزى كه ]احتمال راست و دروغ دارد و ممكن است كه از شمار خواب هاى پريشان باشد؟!
گفتم : اين حديث در ميان مردم ، به شدّت رايج است .
گفت : به خدا سوگند ، صحّت ندارد ... . ۱
۴ . ديگر دلايل
آنچه در نقد مضمون رواياتى كه تشريع اذان را به غير وحى مستند مى كنند ، ذكر نموديم ، براى اثبات معتبر نبودن آنها كافى است . البتّه ادلّه ديگرى نيز براى اثبات اين مدّعا ذكر شده است ، مانند : تعارض اساسى ميان مضمون اين روايات ، تعداد مدّعيان رؤيا ۲ و تعارض آنها با نقل بخارى و غير او . ۳
بنا بر اين ، بر فرض كه سند اين روايات ، اصطلاحا «صحيح» هم باشد ، به دليل ناسازگارى مضمون آنها با عقل سليم و مبانى اسلام ، مردود بودن آنها غير قابل ترديد است . البتّه جالب توجّه است كه سند اين روايات نيز قابل اعتماد نيست ؛ زيرا يا موقوف اند (يعنى سند آنها به پيامبر صلى الله عليه و آله متّصل نمى شود) و يا مُسنَدهايى هستند كه در سلسله سند آنها