این قاعده هرچند به شناخت خداوند مربوط میشود، اما به فعل خداوند و ارتباط تکوینی خداوند با جهان نیز مرتبط است. این قاعده با نوع خاصی از ارتباط خداوند و جهان که از آن به آموزه «خلق لامن شیْء» یاد میشود هماهنگ است. این آموزه مورد پذیرش متکلمان است. دیدگاه فیلسوفان در مورد نسبت دادن کمالات مخلوق به خداوند با دیدگاه آنها درباره ارتباط خداوند و عالَم که از آن با «نظریه صدور» یاد میشود، هماهنگ است. در بحث از قاعده «فاعلیت» و قاعده «خلق لا من شیْء»، در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت.
ادله عقلی قاعده
۱.قاعده خروج از حدّین (نفی و تشبیه)
بر اساس قاعده خروج از حدّین، خداوند از دو حدّ تشبیه و تعطیل خارج است و نمیتوان تصور کرد با مخلوقات در برخی امور و اوصاف مشترک باشد. در حالیکه اگر برخی کمالات مخلوق در خالق یافت شود، بهلحاظ همین کمالات مشترک، میان خالق و مخلوق شباهت خواهد بود. شباهت به این معنا نیست که دو چیز از هر جهت همانند هم باشند، بلکه شباهت دو چیز به هم، میتواند از برخی جهات و حتی از یک جهت باشد. اما یگانگی مطلق خداوند وقتی صادق خواهد بود که خداوند از هر جهت بینظیر باشد.
تعبیر «لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُونَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْخَالِقِ وَالْمَخْلُوقِ فَرْقٌ وَلَا بَیْنَ الْمُنْشِئِ وَالْمُنْشَإِ»، در حدیث سوم، یا تعبیر «وَلَمَا کَانَ لِلْبَارِئِ مَعْنًى غَیْرُ الْمَبْرُوءِ»، در حدیث سوم به همین دلیل اشاره میکند، یعنی اگر چیزی از مخلوق در خالق وجود داشته باشد، خالق شبیه مخلوق میشود و در نتیجه محکوم به حکم مخلوق میشود. البته، این جمله میتواند به دلیل سوم و چهارم نیز دلالت کند.