دستیابی باشد، با ممکنات در ترکیب و صفات امکانی شریک خواهد بود که با توحید منافات دارد. معرفت به کنه یک شیْء با احاطه به جنس و فصل آن ممکن است و خداوند از حد (که از جنس و فصل تشکیل شده است) منزه است، بلکه باید گفت حتی احاطه به انواع ممکنات با همه کثرتی که در میانشان وجود دارد برای انسان ممکن نیست در حالیکه محدود هم هستند تا چه برسد به خداوندی که منزّه از هر حدّی است».۱
۵. امام علی علیه السلام در خطبهای میفرماید:
۰.فَلَیْسَ اللّه عَرَفَ مَنْ عَرَفَ ذَاتَه؛۲ پس هر که گمان کند که ذات خداوند را شناخته، خداوند را به درستى نشناخته است.
در برخی نقلها، این روایت به صورت: «فَلَیْسَ اللّه عَرَفَ مَنْ عَرَفَ بِالتَّشْبِیهِ ذَاتَهُ»۳ یا «فَلَیْسَ اللّه عَرَفَ مَنْ عَرَفَ ذَاتَهُ بِالتَّشْبِیه»۴ ذکر شده است.
واژه «بالتشبیه» قید احترازی نیست، بلکه بیان توضیحی است، یعنی هر کس ذات خداوند را تصور کند، این کار را با تشبیه انجام میدهد. در واقع، در این دو نقل علت حکم نیز بیان شده است. وقتی گفته میشود: «کسی که ذات خداوند را تصور کرده، خداوند را نشناخته است»؛ سؤال میشود که چرا خداوند را نشناخته است؟ در پاسخ گفته میشود: چون تصور ذات خداوند ممکن نیست مگر با تشبیه به مخلوقات و در واقع، تصور ویژگیهای مخلوقات و نسبت دادن آن به خدا.
۶. روایات متواتر از تفکر در ذات الهی نهی میکند. علامه مجلسی سیو دو حدیث در ذیل باب «النهی عن التفکر فی ذات اللّه...» ذکر میکند.۵ در اینجا یک
1.. هاشمی خويی، منهاج البراعة، ج۱۳، ص۲۲۹.
2.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۶۱.
3.. شیخ صدوق، التوحيد، ص۳۵.
4.. طبرسى، الإحتجاج، ج۲، ص۳۹۸.
5.. نک: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۳، ص۲۵۷-۲۶۷.