۳ قاعده «کلّ معروف بنفسه مصنوع»
شناخت خدا، در یک تقسیم، به شناخت قلبی و شناخت عقلی تقسیم میشود. معرفت قلبی، معرفتی خدادادی است و فعل انسان نیست تا قابل تحلیل عقلی باشد. البته، عقل، درباره معرفت قلبی این مقدار میتواند اظهار نظر کند که این معرفت نباید به تشبیه میان خالق و مخلوق و دیگر محذورات عقلی بیانجامد، اما شناخت عقلی که فعل انسان است، قابل تحلیل و بررسی عقلی است. قاعده کلّ معروفٍ بنفسه مصنوع، مربوط به تحلیل معرفت عقلی است.
برای شناخت عقلی خداوند، تقسیماتی مانند سیر آفاقی و سیر انفسی، ذکر شده است. از جمله تقسیمات این نوع شناخت، شناخت ذاتی و شناخت غیر ذاتی است. مقصود از شناخت ذاتی،شناختی است که به ذات خداوند تعلق گیرد و مقصود از شناخت غیر ذاتی، شناخت خداوند از طریق غیر ذات، مثل آثار و افعال است. در این قاعده، امکان شناخت ذاتی خداوند نفی میشود و اثبات میشود که عقل تنها قدرت شناخت غیر ذاتی خداوند را دارد. این آموزه را، از این جهت که عمومیت داشته و ناظر به هر نوع شناخت عقلی است، میتوان یک قاعده دانست.