همچنین در بخشی از فرازهای توحید مفضّل، معطّله به معنای منکران خداوند یا صُنع خداوند بهکار رفته است:
۰.قَالَ الْمُفَضَّلُ فَقُلْتُ یَا مَوْلَایَ إِنَّ قَوْماً مِنَ الْمُعَطِّلَةِ یَزْعُمُونَ أَنَّ اخْتِلَافَ الْأَلْوَانِ وَالْأَشکَالِ فِی الطَّیْرِ إِنَّمَا یَکُونُ مِنْ قِبَلِ امْتِزَاجِ الْأَخْلَاطِ وَاخْتِلَافِ مَقَادِیرِهَا بِالْمَرَجِ وَالْإِهْمَالِ؛۱ مفضّل مىگوید: عرض کردمای مولای من، برخى از معطّله پنداشتهاند که ناهمگونى رنگ و شکل پرندگان از درآمیختگى خود به خود و ناهماهنگ و بىحساب و کتاب اَخلاط سرچشمه مىگیرد.
تعطیل معرفتشناختی و معانی آن
اقسام «تعطیل معرفتشناختی» را نیز میتوان همانند «تعطیل وجودشناختی» در سه قسم زیر خلاصه کرد:
۱. عدم معرفت به خدا؛
۲. عدم معرفت به مطلق کمالات خدا؛
۳. عدم معرفت به برخی کمالات (چه کمالات ذاتی و چه کمالات فعلی).
اینک، سخن این است که آیا تعطیل وارد شده در احادیث، تنها به معنای وجودشناختی است یا معنای معرفتشناختی را نیز در بر میگیرد.
میتوان بر این شمولیت چنین استدلال کرد که واژه تعطیل، شامل عدم شناخت خداوند نیز میشود؛ زیرا کسی که مدعی معرفت نداشتن به خداست خداوند را رها کرده است. همانطور که به چاهی که رها شده «بئر معطّله» میگویند.۲ یا اینکه