65
قواعد کلامی (توحید)

ج) تفسیر بهتر در مورد سخن معصوم علیه السلام «نعم یخرجه» این است که جایز است در مورد خداوند گفته شود که خداوند شیْ‏ء است، ولی بر گوینده واجب است او را از دو حد خارج کند پس جمله «یخرجه» انشاء و امر است ولی در هیئت جمله خبریه.۱

آية اللّه بروجردی می‌فرماید:

۰.معنای اخراجه عن حدّ التعطیل، این است که اگر خداوند شیْ‏ء نباشد پس لاشیْ‏ء محض است و این موجب تعطیل از دعا و عبادت و توسل به او است و خروج از حدّ تشبیه این است که به هیچ چیزی از مخلوقاتش مقایسه نشود، بلکه محدود نشود به شمارش در نیاید و به ذهن هیچکس نیز خطور نکند و در نیاید.۲

آية اللّه جعفر سبحانی درباره «معطّله» معتقدند:

۰.معطّله کسانی هستند که عقل را از تدبر و تفکر تعطیل می‌کنند.۳ در نتیجه، برآنند که نمی‌توان ‌شناختی درباره خداوند به دست آورد.

شهید مرتضی مطهری می‌گوید:

1.. «والأولى أن يقال‏: معنى قوله علیه السلام: «نعم يخرجه» إلخ أنّه يجوز أن يقال للَّه: إنّه شي‏ء، ويجب أن يخرجه القائل من الحدّين، فحينئذٍ قوله علیه السلام: «يخرجه» إنشاء في قالب الخبر» (شريف شيرازى، الكشف الوافی فی شرح أصول الكافی‏‏‏،‏‏ ‏ص ۵۸۳ -۵۸۴).

2.. «معنى إخراجه عن حدّ التعطيل أنّه لو لم يكن اللّه شيئا لكان لا شيئاً محضاً وهو يوجب التعطيل عن الدّعاء والعبادة والتوسّل وعن حد التشبيه أنّه لا يقاس بشي‏ء من مخلوقه بل لا يحدّ ولا يعدّ ولا يخطر ببال أحد» (بروجردى، تفسير الصراط المستقيم،‏‏ ج۴، ص۳۶۷).

3.. «والمعطّلة الذين عطّلوا عقولهم عن التدبّر والتفكير» (سبحانی‏‏،‏‏ ‏رسائل ومقالات‏،‏‏ ج۵، ص۲۹۰).


قواعد کلامی (توحید)
64

میرداماد می‌گوید:

۰.میزان در حق شناخت خداوند همان خروج از حدّین (حدّ تعطیل و حدّ تشبیه) است. خروج از حدّین، قانون عمومی در باب شناخت ذات و صفات شایسته خداوند است. پس با اطلاق تمام اسامی و الفاظ مجد و کمال خداوند و اثبات معانی کمالی این اسماء و صفات بر او از حد تعطیل خارج می‌شود و با شناخت این‌که این اسامی و الفاظ بلند مرتبه‌تر از آن است که عقول آن را بفهمد و درک کند [به جهت حدّ نداشتن آن] خروج از حد تشبیه است.۱

شریف شیرازی در شرح این روایات برای خروج از حدّین سه معنا ذکر می‌کند:

الف) معنای این گفتار این است که جایز است در مورد خداوند متعال گفته شود که شیْ‏ء است، ولی به طور مطلق و جایز نیست به برخی قیود مثل موجود، عالم، قادر و دیگر صفات حقیقیه مقید شود؛ زیرا اکتفا به این اطلاق و دست برداشتن از تقییدش به امور مذکور موجب خروج از حدّین است.۲

ب) یا این‌که معنای روایت این است که جایز است در مورد خداوند متعال گفته شود که شیْ‏ء است و به همان نیز بسنده شود و جایز نباشد فحص و تفتیش از این‌که ذاتاً چه چیزی است و اوصاف حقیقی او چیست، پس اکتفا به همین اطلاق و عدم جواز فحص او را از دو حد خارج می‌سازد.۳

1.. ميرداماد، القبسات، ص۴۷۸-۴۷۹.

2.. «معناه أنّه يجوز أن يقال له تعالى: إنّه شي‏ء بقول مطلق، ولا يجوز تقييده ببعض القيود كموجود وعالم وقادر ونحو ذلك من الصفات الحقيقيّة؛ فإنّ الاكتفاء بهذا الإطلاق والكفّ عن تقييده به وعدم تجويز ذلك «يخرجه من الحدّين» (شريف شيرازى، الكشف الوافی فی شرح أصول الكافی‏‏‏،‏‏ ‏ص ۵۸۳ -۵۸۴).

3.. «أو معناه أنّه يجوز أن يقال له تعالى: إنّه شي‏ء والاكتفاء به ولا يجوز الفحص والتفتيش‏عن أنّه أيّ شي‏ء هو في ذاته أو في حقيقة صفاته الحقيقيّة؛ فإنّ الاكتفاء بهذا الإطلاق وعدم تجويز الفحص «يخرجه من‏ الحدّين»» (شريف شيرازى، الكشف الوافی فی شرح أصول الكافی‏‏‏،‏‏ ‏ص ۵۸۳ -۵۸۴).

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31337
صفحه از 223
پرینت  ارسال به