57
قواعد کلامی (توحید)

خداوند ثابت شد.۱

در هیچ‌یک از این دیدگاه‌ها‌خداوند به خود مخلوقات علم پیشین ندارد، چون هنوز مخلوق به وجود نیامده است و علم نیازمند معلوم و متعلق است. در فلسفه مشّاء به‌جای علم به مخلوق، علم به صُور مخلوق نشسته است. همان‌‌‌‌‌‌‌طور که علم انسان به آینده و پیش‌بینی او نسبت به رخدادهای آینده به این صورت است. در حکمت متعالیه نیز خداوند به خود علم دارد نه مخلوقی که هنوز موجود نشده است، اما از آن‌جا که فرض شده کمال مخلوق در خالق هست، به کمال مخلوق و نه مخلوق متشخص غیر موجود، علم دارد.

بر اساس قاعده نفی قیاس، هیچ یک از این دیدگاه‌ها‌درست نیست؛ زیرا همگی بر اساس قیاس خداوند به انسان، تبیین شده‌اند. در این دیدگاه‌ها‌چون انسان علم بلامعلوم ندارد، خداوند هم فاقد چنین علمی است. در احادیث، بر اساس نفی قیاس، علم پیشین الهی، علم بلامعلوم دانسته شده است که در انسان وجود ندارد و مختص به خداوندست.

اگر قیاس را کنار بگذاریم، علم بلامعلوم را می‌توان این‌گونه اثبات کرد که چنین علمی کمالی است که از یک سو عقلاً محال نیست و از سوی دیگر برتر از علم با معلوم است. بنابراین‌‌، کبرای کلی هر کمال ممکنی باید برای خداوند اثبات شود، درباره‌‌اش صدق می‌کند. جمله «عالمٌ اذ لا معلوم» بارها در احادیث ذکر شده است.۲

1.. ملاصدرا، الحکمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة،‏‏ ‏ج۶، ص۲۷۰.

2.. کلينى،‏‏ الکافی‏،‏‏ ج۱، ص۱۴۱.


قواعد کلامی (توحید)
56

هم‌رتبه او باشد. این فرض مخالف معلولیتِ معلول است؛ زیرا معلول عین فقر است؛ عین فقر بودن بدین معناست که معلول نمی‌‌تواند هم‌رتبه علتش باشد، چه رسد به این‌که قوی‌تر از آن نیز باشد.

کبری: لازمه قوی‌تر بودن علت فاعلی از معلول خود آن است که هر کمالی را که معلول دارد، باید علت فاعلی کامل‌تر از آن را داشته باشد. این کمالات عبارت‌اند از کمال موجود از آن جهت که موجود است نه کمال موجود از آن جهت که موجود خاص است.

نتیجه: علت فاعلی کمالات موجودات را به شکل کامل‌تر داراست.۱

پس از آن‌که ثابت شد علت فاعلی تمام کمالات معلول خود را دارد باید اشاره کرد که بر مبنای حکمت متعالیه، علت فاعلی حقیقی تنها خداوند است.۲ در نتیجه، خداوند تمام کمالات معلولات و موجودات را به نحو وحدت جمعی داراست. به بیان دیگر، خداوند در عین بساطت و احدیت، تمام اشیاء است.

از دیدگاه ملاصدرا، خداوند‌‌در مرتبه ذاتش تعقل دارد و این تعقل موجب می‌‌شود او عقل و عاقلِ لذاته باشد. با تعقل ذات تمام کمالات تعقل می‌شود و با تعقل تمام کمالات، کمالات تمامی موجودات نیز تعقل شده است؛ در نتیجه، تمامی اشیاء با تعقل ذات خداوند تعقل شده‌اند. از طرفی نیز وجود خارجی اشیاء از ذات خداوند متأخر هستند. ذات خداوند نیز با تعقل لذاته همراه است؛ تعقل لذاته نیز، مساوی با جمیع الاشیاء است؛ در نتیجه، وجود خارجی اشیاء متأخر از تعقل جمیع الاشیاء - علم خداوند به اشیاء - است. با این بیان علمِ پیش از ایجاد

1.. فیاضی،‌ «علم پروردگار به آفرینش پیش از آفرینش»، ص۱۷؛ علامه طباطبایى،‌ اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص ۲۲۰.

2.. «لاموثر فی الوجود الا اللّه».

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31423
صفحه از 223
پرینت  ارسال به