189
قواعد کلامی (توحید)

قاضی سعید قمی دو تفسیر بالا را در تفسیر خود جمع کرده است و می‌گوید:

۰.[جمله لیس بین الخالق و المخلوق شی‏ء] بیان این امر است که میان خالق و مخلوق هیچ‌گونه واسطه‌ای وجود ندارد حتی واسطه در ایجاد تا چه برسد به مناسبت میان آنها در ذات و صفات.۱

علامه طباطبایی در مورد فقره دوم حدیث، می‌فرماید:

۰.«خداوند موجودات را از چیزی نیافریده است»، چیزی که رابط میان خالق و مخلوق باشد و خالق و مخلوق را به یک‌دیگر برساند، همان‌‌‌‌‌‌‌طور که صورتی که در ذهن انسان سازنده است و نیز ماده خارجی که در دست اوست، او را به چیز ساخته شده ارتباط می‌دهد.۲

ایشان عبارت «لا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ» را متعلق به خالق الاشیاء می‌داند، یعنی این اشیاء از اصول و مواد قبلی گرفته نشده‌اند. اما ملاصالح مازندرانی عبارت «لا مِنْ شَیْ‏ءٍ کَانَ» را خبر دوم برای اللّه قلمداد می‌کند و در ادامه می‌گوید: برخی این عبارت را متعلق به خالق الاشیاء دانسته‌اند:

۰.جمله «لا من شیْ‏ء کان» خبر بعد از خبر [برای اللّه] است یعنی برای خداوند نمی‌توان ماده‌ای تصور کرد و در ادامه، خواهد آمد که اگر کسی گمان کند خداوند از چیزی به وجود آمده است او را محدَث [و ممکن] قرار داده است و احتمال دارد جمله «لا من شیْ‏ء کان» متعلق به خالق

1.. «هذا بيان لعدم توسّط الشي‏ء بين الخالق والمخلوق مطلقاً حتى في الإيجاد فضلاً عن المناسبة في الذات والصفات» (قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق‏،‏‏ ج۳، ص۱۸۱).

2.. ««واللّه خالق الأشياء لا من شي‏ء» يكون رابطاً بينهما موصلاً للخالق إلى المخلوق وبالعكس كما أن الإنسان الصانع يربطه إلى مصنوعه مثاله الذي في ذهن الصانع والمادة الخارجية التي بيده» (علامه طباطبايى، الميزان‏‏،‏‏ ‏ج۸، ص۲۶۷).


قواعد کلامی (توحید)
188

به نفی اشتراک خالق و مخلوق تفسیر کرده‌اند. ملاصالح مازندرانی می‌گوید:

۰.جمله (لیس بین الخالق و المخلوق شی‏ء) یعنی میان خالق و مخلوق مشترک معنوی نیست و اشتراک واژه‌های عالم و قادر و موجود و غیر آن میان خالق و مخلوق تنها به اشتراک اسم و لفظ است.۱

علامه مجلسی این جمله را ناظر به نفی حقیقت و ماده مشترک میان خالق و مخلوق می‌داند که همسو با تفسیر ملاصالح است.۲ ملاصدرا نیز جمله نخست را ناظر به نفی اشتراک بین خالق و مخلوق، البته، با تفسیری متناسب با فلسفه خویش، می‌داند،۳ اما علامه طباطبایی کلمه شیْ‏ء در جمله را به‌واسطه میان خالق و مخلوق تفسیر می‌کند که این واسطه نه خالق باشد و نه مخلوق و در عین حال رابط میان آنها؛ ایشان می‌فرماید:

۰.لیس بین الخالق والمخلوق شی‏ء أی أمر یربطهما هو غیرهما «میان خداوند و خلائق واسطه‏اى نیست» مى‏رساند که بیرون از خداوند و خلایق هیچ موجودى نیست که خلایق را با خداوند مرتبط سازد.۴

1.. «(ليس بين الخالق والمخلوق شي‏ء) مشترك معنى واشتراك العالم والقادر والموجود وغيرها بينهما إنّما هو بمجرّد اشتراك الاسم»‏ (مازندرانى‏، شرح أصول الكافی‏‏،‏ ج۳، ص۳۹۱).

2.. علامه مجلسی، مرآة العقول‏‏،‏‏ ‏‏‏ج۲، ص۳۵؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار‏،‏‏ ج۴، ص۱۶۵.

3..‏‏ «ليس بين خالق الاشياء والاشياء شي‏ء مشترك لا ذاتي لكونه بسيط الحقيقة ولا عرضيّ ... فان قلت: أ ليس الوجود أمرا مشتركاً بين الخالق والمخلوق؟ قلنا: امّا الوجود بالمعنى العام البديهي فهو امر اعتباري ذهني من المعقولات الثانية والاعتبارات الشاملة العامة كالشيئية ونحوها وامّا الوجود الحقيقي فليس بطبيعة مشتركة بين الخالق ومخلوقه، لان وجوده تعالى حقيقة الوجود المحض الّذي لا أتمّ منه ولا تناهي له في الشدة ولا يشوبه عدم وقصور ونقص ولا يمازجه ماهية وحد وامّا وجود الممكن فهو كرشح وفيض له من وجوده تعالى وقد خالطه الاعدام والنقائص والافات والامكانات، فاين المشاركة بينهما في نحو من الوجود» (ملاصدرا، شرح أصول الكافی‏‏،‏‏ ‏‏ج۳، ص۲۵۸).

4.. علامه طباطبايى، الميزان‏‏،‏‏ ‏ج۸، ص۲۶۷.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31551
صفحه از 223
پرینت  ارسال به