اندازهگیری شدن آن چیزی است که وجود اشیاء از آن است و به اعتبار ایجاد کردن بر طبق این تقدیر به خداوند «خالق» گفته میشود.
سید مرتضی در تعریف «خلق» میگوید:
۰.خداوند متعال به واژه «خالق» متصف میشود؛ زیرا فایده این لفظ آن است که فعل از روی تقدیر واقع میشود و سهو و نسیانی نسبت به او صورت نمیگیرد. به شهادتِ عرف این واژه تنها در خداوند متعال بهصورت مطلق بهکار میرود و در غیر خداوند بهصورت مقیّد استعمال میشود.۱
شیخ طوسی در تفسیر آیه (مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْض)۲می گوید:
۰.والمنشیْء لها والمخرج لها من العدم الى الوجود؛۳ خالق آسمانها و زمین یعنی انشاءکننده آنها و از نیستی به هستی درآورنده آنها.
باقلانی میگوید:
۰.حقیقة الخلق والإحداث هو إخراج الشیء من العدم إلى الوجود؛۴ حقیقت خلق و احداث این است که چیزی از نیستی به هستی خارج شود.
قاضی عبدالجبار معتزلی میگوید:
۰.أن الخلق إنما هو إیقاع الفعل على وجه الاختراع؛۵ همانا خلق، واقع شدن فعل به نحو اختراع و بدون سابقه قبلی است.