17
قواعد کلامی (توحید)

حکم کلی می‌توان احکام جزئیات را نیز دانست.

این تعریف را می‌توان در آثار بسیاری از دیگر نویسندگان یافت.۱ تهانوی نیز در توضیح مفهوم قاعده، نکات سودمندی را ذکر کرده است:

۱. مقصود از حکم و امر کلی که در تعریف قاعده و قانون گنجانده شده است، قضیه کلی است نه مفهوم کلی.۲ پس نباید قانون و قاعده را مفهوم کلی دارای جزئیات معنا کرد، بلکه قاعده یک قضیه کلیه است.

۲.منظور از واژه «جزئیات» در تعریف قاعده، جزئیاتِ مربوط به موضوع حکم قضیه کلی است؛ زیرا هر قضیه‌ای مرکب از موضوع و محمول و نسبت حُکمیه است. موضوع در قضیه کلی، کلی بوده و دارای جزئیاتی است. برای دانستن احکام این جزئیات می‌توان از آن قضیه کمک گرفت. احکام جزئیات نیز به‌صورت بالقوه - و نه بالفعل - در این قضیه کلی مندرج‌اند.

بنابراین‌‌، مقصود از قاعده، قضیه کلی‌ای است که بالقوه احکام جزئیات موضوع خود را در بر دارد و زمانی این قوه به فعلیت تبدیل می‌شود که یک قضیه صغرا به آن ضمیمه شود و از ترکیب آنها نتیجه حاصل شود.۳ ضمیمه شدن صغرا به قضیه کلی و کبرا «تطبیق و تفریع» نام دارد. برای مثال، اگر قاعده این باشد که «هرموجودی قابل شناخت است»، تفریع به این صورت خواهد بود که «این شیْ‏ء موجود است» و «هر موجودی قابل شناخت است» پس «این موجود قابل شناخت است».

۳. با مقیّد کردن قضیه به کلی بودن، قضایای شخصیه و جزئیه را نمی‌توان قاعده و قانون نامید.۴

1.. برای مثال‏‏،‏‏ ‏نک: ‌شیخ طوسی، شرح الاشارات والتنبيهات،‏‏ ج۱، ص۱۰؛ علامه حلى، القواعد الجلية، ص۱۸۷؛ قطب‌الدین ‌رازى‏، تحرير القواعد المنطقية، ص۶۰-۶۱.

2.. نک: تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون،‏‏ ج۲، ص۱۲۹۵.

3.. نک: همان.

4.. نک: همان، ص۱۲۹۶.


قواعد کلامی (توحید)
16

ستون‌های ‌خانه است که خانه بر روی آن ساخته می‌شود.۱ شاید مناسبت این معنا با معنای اصلی آن، یعنی حالت نشستن (قعود) در برابر ایستادن (قیام)، این است که قاعده و زیربنای خانه در زیرِ خانه قرار گرفته و مثل این‌که در زیر خانه نشسته و بنای خانه بر روی آن می‌ایستد.

«قاعده» در اصطلاح، به معنای قانون و قضیه کلی است که بر جزئیات بسیاری منطبق است. فیومی پس از ذکر معنای لغوی قاعده، معنای اصطلاحی آن را این‌گونه بیان می‌کند:

۰.القاعده فی الاصطلاح بمعنی الضابط وهی الامر الکلی المنطبق علی جمیع جزئیاته؛۲ قاعده در اصطلاح، به معنای ضابطه، یعنی گزاره کلی منطبق بر همه جزئیاتش، است.

تهانوی در تعریف قاعده می‌گوید: «امرٌ کلی منطبق علی جمیع جزئیاته عند تعرف احکامها منه»؛۳ گزاره کلی است که هنگام شناختن احکام جزئیاتش از طریق آن گزاره، بر آن جزئیات منطبق می‌شود.

فاضل مقداد به هنگام شرح عبارتی از کتاب نهج المسترشدین می‌گوید:

۰.القواعد جمع قاعدة وهی مرادفة للاصل والقانون وهو [الامر] الکلی المنطبق على جزئیات کثیرة، بحیث تعرف أحکام تلک الجزئیات من ذلک الکلی؛۴ قاعده که همان قانون و اصل است به معنای حکم کلی است که بر جزئیات زیادی منطبق است، به‌گونه‌ای که با دست یافتن به آن

1.. نک: ابن منظور، لسان العرب‏،‏‏ ج۳، ص۳۶۱-۳۶۲؛ ف‍راهیدی‌، ک‍تاب‌ال‍عی‍ن‌،‏‏ ج۱، ص۱۴۳؛ فیومی، المصباح المنیر، ص۵۱۰؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۰۹؛ جوهری، الصحاح، ج۲، ص۵۲۵.

2.. فیومی، المصباح المنیر، ص۵۱۰؛ نک: جرجانی، کتاب التعریفات، ص۷۳.

3.. تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون،‏‏ ج۲، ص۱۲۹۵.

4.. فاضل مقداد، إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين‏، ص۱۶.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31468
صفحه از 223
پرینت  ارسال به