163
قواعد کلامی (توحید)

یک از طرفین قدرت دارد.۱

اساساً بر اساس ضرورت علیت، هم واجب الوجود و هم ممکن الوجود، قدرت، به معنای «صحة الفعل والترک» را ندارد، اما بر اساس قاعده فاعلیت و دلیل پیش‌گفته، واجب الوجود حتماً باید قدرت و صحة الفعل والترک داشته باشد و ممکن الوجود هم می‌تواند قدرت را از واجب الوجود دریافت کند.

۲. علم حضوری انسان

همان‌گونه که متکلمان گفته‌اند مهم‌ترین دلیل بر فاعلیت اختیاری انسان و قدرت او بر انجام و ترک فعل، علم حضوری یا به تعبیر متکلمان، ضرورت یا علم ضروری و بدیهی انسان است.۲ هر انسانی با مراجعه به خود، به علم حضوری درمی‌یابد که در افعال اختیاری‌اش، قدرت بر فعل و ترک دارد. هرگاه کسی کار زشتی انجام می‌دهد، اعتراف می‌کند که می‌توانست آن فعل را انجام ندهد. از این‌رو، هم خودش و هم دیگران او را سرزنش می‌کنند. اگر انسان تنها یک راه پیش رو داشت و اراده‌‌اش معلول ضروری علل خاصی (شوق، تصدیق به فایده، تصور، علل خارجی، ذات خداوند) بود، نباید از کار زشتش پشیمان می‌شد و مورد سرزنش و کیفر قرار می‌گرفت. به نظر می‌رسد در میان علوم انسان، علمی یقینی‌تر از علم حضوری به اختیار وجود ندارد.

آثار و لوازم قاعده

قاعده فاعلیت، در خداشناسی و انسان‌شناسی و جهان‌شناسی، آثار بسیار مهمی دارد که بحث از همه آنها نیازمند نگارش چندین کتاب است. در این‌جا سه اثر مهم به‌اختصار بیان می‌شود.

1.. حسينى تهرانى‏، توضيح المراد‏، ص۴۳۰.

2.. نک: علامه حلی، کشف المراد، ص۳۰۸.


قواعد کلامی (توحید)
162

تا ‌‌سؤال شود که علّت این‌که خداوند اراده کرد، چه چیزی بود. البته، فاعل حکیم برای فعلش مرجحات ارزشی دارد، اما این مرجحات، او را مجبور به فعل نمی‌کند، گذشته از این‌که مرجح، منحصر در یک فعل خاص نیست.

اِشکال کنندگان، در واقع، حقیقت قدرت را تصور نکرده‌اند. از این‌رو، در پی علت و شرطی می‌گردند که با وجود آن، فاعل، ضرورتاً اراده کند. در حالی‌که صاحب قدرت، برای اراده کردن یا اراده نکردن نیازی به عامل دیگر ندارد.

اِشکال دیگر فیلسوفان این است که اگر دو طرف فعل و ترک، برای خداوند ممکن باشد، این مطلب، مستلزم سرایت امکان فعل و ترک به ذات الهی است.۱

در پاسخ به این اشکال، بیان شده که مقصود از اثبات قدرت، به معنای توانایی بر فعل و ترک، برای خدا، اثبات کمال برای اوست و اگر به فرض، در انسان، این کمال، همراه با نقص است، باید این نواقص را از خداوند تنزیه کرد.۲

اصولاً واجب الوجود، واجد همه کمالات است و یکی از این کمالات، وجود گزینه‌های ‌بی‌نهایت در برابر اوست. این متعدد بودن گزینه‌ها، یا امکان صدور افعال مختلف از خدا، نه‌تنها دلالتی بر ممکن الوجود بودن خداوند نمی‌کند، بلکه لازمه واجب الوجود بودن اوست. قدرت بی‌نهایت او اقتضا می‌کند که گزینه‌های ‌او نیز بی‌نهایت باشند.

به عبارت دیگر، هیچ‌گونه تلازمی میان امکان صدور افعال متعدد و ممکن الوجود بودن فاعل، نیست. به تعبیر برخی، باید میان امکان صدوری با امکان ذاتی یا استعدادی فرق نهاد. امکان ذاتی و استعدادی با ماهیت و ماده همراه است، ولی امکان صدوری چنین نیست. امکان صدوری تنها دلالت دارد که فاعل بر هر

1.. ملاصدرا، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، ج۶، ص۳۰۹؛ ملاصدرا، الشواهد الربوبية، ص۵۶؛ ملاهادی سبزوارى‏، شرح المنظومة‏،‏‏ ج۳، ص۶۱۴-۶۱۵؛‏‏ ملاهادی سبزوارى‏،‌اسرار الحكم‏، ص۱۷۴؛ اسفراينى‏‏،‏‏ ‏‏أنوار العرفان‏‏،‏‏ ‏‏ص ۱۵۱؛ حسن‌زاده آملی‏، ‏خير الأثر‏‏،‏‏ ‏ص ۲۱.

2.. نک: سبحانی‏‏،‏‏ ‏‏الالهیات‏، ج۱، ص۱۳۴.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31306
صفحه از 223
پرینت  ارسال به