161
قواعد کلامی (توحید)

۱. کمالِ مطلق بودن خداوند

در مباحث مربوط به توحید و خداشناسی ثابت شده است که هیچ نقصی در خداوند راه ندارد و همه کمالات را باید برای خداوند اثبات کرد. این مطلب مورد قبول همه مکاتب کلامی و فلسفی مسلمانان است. از طرفی قدرت گزینش و اختیار و مجبور نبودن نسبت به یک گزینه خاص (فعل یا ترک)، یکی از کمالات برای فاعل است. بنابراین‌‌، عقل حکم می‌کند که این کمال را باید برای خداوند اثبات کرد. متکلمان مسلمان - بر خلاف نظام - بر این باورند که خداوند حتی نسبت به افعال قبیح نیز قدرت دارد، هرچند هیچ‌گاه آن را انجام نمی‌دهد.۱

فیلسوفان اشکالاتی بر این دلیل دارند و کمال قدرت بر فعل و ترک را برای خداوند محال می‌دانند. از جمله این اشکالات این است که اگر خداوند را قادر بر فعل و ترک بدانیم و امکان انتخاب هر یک از طرفین برای او وجود داشته باشد، اقتضای فاعل برای فعل تام نبوده، بلکه مشروط به شرطی است که خارج از طبیعتش است. پس باید او را «فاعل بالطبع» دانست نه فاعل مختار؛ زیرا فعل و ترک با لحاظ ذات فاعل هر دو ممکن است و نسبت آن به ذات علی‌السویه است و امکان دارد آن شرط خارج از طبیعت او اصلاً محقق نشود و در نتیجه، نتواند فعل را انجام دهد.۲

در پاسخ به این اِشکال باید گفت اگر فعل خداوند وابسته به چیزی باشد که در اختیار خداوند نیست، اِشکال وارد است؛ اما فعل خداوند به اراده‌ای وابسته است که در اختیار خداست. به بیان دیگر، قادر کسی است که هم می‌تواند فعل را اراده کند و هم می‌تواند فعل را اراده نکند و این توانایی بر اراده فعل و ترک آن، وابسته به هیچ شرط بیرونی نیست. اساساً قدرت بر فعل و ترک، امری ذاتی برای خداست و قادر، در ترجیح دادن اراده بر عدم اراده، محکوم و وابسته به هیچ علتی نیست

1.. نک: علامه حلى، كشف المراد، ص۲۸۳-۲۸۴.

2.. نک: ملاصدرا، المبدأ والمعاد‏، ص۱۳۲.


قواعد کلامی (توحید)
160

موجود است فعلش باید دوام داشته باشد، ولی در فاعل مختار، می‌توان صورتی را تصور کرد که فاعل مختار، موجود باشد ولی فعلش دوام نداشته و منعدم شود.۱ صدور معلول‌های ‌متعدد و مختلف از فاعلِ موجَب ممتنع است، ولی چنین امری از فاعل مختار ممتنع نیست.۲

فاضل مقداد برای تشریح فاعل مختار سه حالت را به تصویر می‌کشد. او می‌گوید: ذوات سه قسم هستند: قسمی که ممکن نیست فعلی از او سر بزند در این صورت نسبت به آن فعل نه قادر است و نه موجَب، قسم دوم آن است که فعل از او صادر می‌شود، ولی ترک آن برایش ممکن نیست، در این صورت، فاعل را موجَب نامند، مثل اِحراق برای نار؛ قسم سوم آن است که فعل از او ممکن است در عین این‌که ترک آن هم برایش ممکن است، مثل انسان در حرکاتی که از او سر می‌زند؛ چنین فاعلی «قادر مختار» نامیده می‌شود.۳ سپس در تعریف «قدرت» می‌گوید: «قادرِ مختار کسی است که فعل و عدم آن از او صحیح باشد در صورتی که اولاً فعل ممکن باشد و ثانیاً مانعی در کار نباشد».۴

ادله عقلی قاعده

در این‌جا یک دلیل عقلی در خصوص فاعلیت خداوند و یک دلیل دیگر در خصوص فاعلیت انسان اقامه می‌شود.

1.. نک: طيب‏‏‏،‏‏ ‏‏كلم الطيب‏‏،‏‏ ‏ص ۳۸؛ حسينى تهرانى‏، توضيح المراد‏، ص۷۷۲.

2.. نک: طيب‏‏‏،‏‏ ‏‏كلم الطيب‏‏،‏‏ ‏ص ۳۸؛ حسينى تهرانى‏، توضيح المراد‏، ص۴۳۸.

3.. فاضل مقداد، الاعتماد، ص۵۷.

4.. همان؛ فاضل مقداد، إرشاد الطالبين‏‏،‏‏ ‏ص ۱۸۲-۱۸۳. نک: سبحانی‏‏،‏‏ ‏‏الإلهيات‏‏،‏‏ ‏ج۱، ص۱۳۵.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31309
صفحه از 223
پرینت  ارسال به