121
قواعد کلامی (توحید)

«صفت» و «وصف» در لغت عرب مصدر‌اند، مانند «عدة» و «وعد». فیومی می‌گوید: «الصفة من الوصف، مثل العدة من الوعد».۱ زمخشری می‌نویسد: «وصفه وصفاً و صفتاً».۲

بنابراین، صفت، مصدر و به معنای توصیف کردن است. البته، صفت به معنای حاصل مصدر نیز به‌کار می‌رود، اما در هر مورد از اطلاق صفت، اصل این است که صفت به معنای مصدری است و اگر قرینه‌ای بر معنای اسم مصدری بود برآن حمل می‌شود. برای مثال، در تعبیر «ان اللّه تبارک و تعالی اجل و اعظم من أن... تحیط به صفة العقول»‌‌، مقصود این است که توصیف عقول به خداوند احاطه نمی‌یابد، اما در جمله کمال الاخلاص نفی الصفات، ظاهر صفات، معنای حاصل مصدری است.

اما مقصود از صفت به معنای حاصل مصدری چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید توصیف کردن به چه معناست تا بر اساس آن معنا، حاصل این توصیف که معنای حاصل مصدری صفت است، روشن شود.

دست‌کم به سه صورت می‌توان از یک موجود خبر داد. مطلب را با یک مثال بیان می‌کنیم:

۱. حسن، راه رفت.

۲. حسن، اهل تهران نیست.

۳. حسن، عالم و دانشمند است.

حاصل این سه إخبار از واقع سه توصیف است: ۱) توصیف حسن به راه رونده؛ ۲) توصیف حسن به تهرانی نبودن؛ ۳) توصیف حسن به عالم بودن.

حاصل این سه نوع توصیف، اثبات سه ویژگی و صفت برای حسن است: ۱. راه

1.. فیومی، المصباح المنیر، ص۶۶۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۵.

2.. زمخشری، اساس البلاغه، ص۵۰۱.


قواعد کلامی (توحید)
120

یکی از نتایجش ابطال توحید و اثبات شرک عبادی ذکر شده است؛ زیرا اگر صفت و موصوف دو حقیقت داشته باشد، خداوند متکثر خواهد شد و به‌جای خدای واحد، خدای کثیر عبادت خواهد شد که شرک است.

۶. امام رضا علیه السلام به هنگام تشریح توحید به عمران صابی می‌فرماید:

۰.فِعْلُ کُلِّ شیْ‏ء غَیْرَهُ وَحَدُّ کُلِّ شیْ‏ء غَیْرَهُ وصِفَةُ کُلِّ شیْ‏ء غَیْرَ الْمَوْصُوفِ؛۱ فعل هر چیزی غیر آن است و حد هر چیزی غیر آن است و صفت هر چیزى غیر از آن موصوف است.

در این حدیث، واژه «کل» صراحت دارد که حقیقت صفت غیر از موصوف است.

۷. امام رضا علیه السلام در تشریح توحید می‌فرماید:

۰.اعْلَمْ أَنَّهُ لَا یَکُونُ صِفَةٌ لِغَیْرِ مَوْصُوفٍ وَلَا اسْمٌ لِغَیْرِ مَعْنًى وَلَا حَدٌّ لِغَیْرِ مَحْدُود؛۲ بدان که هیچ صفتى از براى غیر موصوف نیست و نه اسمى از براى غیر معنا و نه حدى از براى غیر محدود.

همان‌طور ‌که می‌دانیم نکره در سیاق نفی، افاده حصر می‌کند، یعنی حقیقت صفت غیر از موصوف است.

تحلیل قاعده

پیش از تحلیل قاعده غیریّت صفت و موصوف، باید مفهوم صفت تحلیل شود و با روشن شدن معانی صفات می‌توان معنای دقیق صفت و غیریّت آن با موصوف را درک کرد.

1.. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول‏، ص۴۲۴.

2.. ‌‌‌‌‌‌شیخ صدوق، التوحيد‏، ص۴۳۷.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31301
صفحه از 223
پرینت  ارسال به