مقابل آن، یعنی فاقد الشیْء... رد خواهد شد.
۲. نفی قاعده سنخیّت
سخنیت میان علت و معلول یکی از قواعدی است که در خداشناسی فلسفی نقش ویژهای دارد. ملاهادی سبزواری در این زمینه میگوید: «سنخیّت مثل سنخیّت شیْء و سایه او از جمله شرایط علیّت و معلولیت است».۱
فیض کاشانی درباره لزوم سخنیت میان علت و معلول میگوید:
۰.از جهتى این امر نیز مسلّم است که جاعل بالذات مفیض وجود معلول خود است و ترتّب هر معلول بر علت خود توقف دارد بر وجود مناسبت و سنخیّتى که به آن جهت معلول خاص از علت خود صادر شود و اگر این مناسبت نباشد لازم آید صدور کل شیْء عن کل شیْء.۲
همانگونه که میبینیم قاعده سنخیّت نیز فرع نظریه صدور است. بر اساس این نظریه، باید میان علت و معلول سنخیّت باشد و گرنه اِشکال «صدور کل شیْء عن کل شیْء» پیش میآید. در صورتی که اگر آموزه «خلق لامن شیْء» و «فاعلیت بالاراده» و قاعده «نفی کمالات مخلوق از خالق» را بپذیریم، باید نفی کمالات مخلوق در خالق را نتیجه بگیریم و اِشکال صدور کل شیْء هم پیش نمیآید چون اراده تعیینکننده است و اراده خالق به هر چیزی تعلق بگیرد، همان خواهد شد و تصادفی در کار نخواهد بود.۳