89
قواعد کلامی (توحید)

آثار و لوازم قاعده

قاعده مورد بحث آثار بسیار مهمی در خداشناسی دارد که به دو اثر کلی اشاره می‌شود:

۱. شناخت خداوند و صفات او از طریق آثار و افعال

یکی از آثار قاعده مورد بحث، این است که به‌جای تلاش برای ارائه صورت‌ها‌یی از ذات و صفات ذاتی خداوند که مستلزم تشبیه، محدودیت و ترکیب است، از طریق افعال و آثار خداوند، او و صفاتش را خواهیم شناخت. این نوع شناخت «شناخت آیه‌ای» است. از آن‌جا که جهان و هر آنچه در آن است، فعل خداست و افعال خداوند‌‌، آیات و نشانه‌های ‌او هستند، به شناخت خداوند از طریق مخلوقات «شناخت آیه‌ای» گفته می‌شود. در قرآن کریم هر گاه از خداوند و اوصاف او سخن به میان می‌آید، آفریدگان به‌عنوان آیاتی برای صاحبان عقل و خِرَد مطرح می‌شوند. برای مثال: (إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ)؛۱ مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى (روشنى) براى خردمندان است.

در احادیث، این روش خداشناسی، روش پیامبران معرفی شده است. امام علی علیه السلام می‌فرمایند:

۰.ظَهَرَ فِی الْعُقُولِ بِمَا یُرَى فِی خَلْقِهِ مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِیرِ الَّذِی سُئِلَتِ‏ الْأَنْبِیَاءُ عَنْهُ فَلَمْ تَصِفْهُ بِحَدٍّ وَلَا بِبَعْضٍ بَلْ وَصَفَتْهُ بِفِعَالِهِ وَدَلَّتْ عَلَیْهِ بِآیَاتِهِ؛۲ در خِرَدها با نشانه‌های ‌تدبیر که در مخلوقات دیده می‌شود آشکار است، خدایی که او را از پیغمبران پرسیدند ایشان به اندازه و جزء توصیفش نکردند،

1.. سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۹۰.

2.. كلينى،‏‏ الكافی‏، ج۱، ص۱۴۱.


قواعد کلامی (توحید)
88

۱. احاطه‌ناپذیری ذات خداوند: عقل وقتی می‌تواند ذات چیزی را درک کند که بتواند بر آن احاطه علمی داشته باشد. از سوی دیگر، ذات واجب الوجود یگانه است و هیچ سنخیّتی با ذات ممکن‌الوجود ندارد. بنابراین‌‌، ممکن الوجود نمی‌تواند نسبت به ذاتی که با آن سنخیّتی ندارد، احاطه علمی پیدا کند. گاه احاطه‌ناپذیری خداوند از طریق نامتناهی بودن خداوند بیان می‌شود. به این معنا که ذات محدود و متناهی نمی‌تواند احاطه علمی بر ذات نامتناهی پیدا کند. به همین جهت در روایات بیان شده است که عقل نمی‌تواند ذات الهی را به دست آورد «لَا تَضْبِطُهُ الْعُقُولُ وَلَا تَبْلُغُهُ الْأَوْهَام؛‏۱ خِرَدها او را در چنگ نیارند و اوهام به وى نرسند».

۲. راه‌یابی امکان و محدودیت به ذات الهی: اگر دلیل پیشین را به‌صورت برهان خُلف صورت‌بندی و بیان کنیم، این‌گونه خواهد شد که اگر به ذات خداوند معرفت و احاطه علمی پیدا کنیم، ذات الهی ممکن‌الوجود و محدود خواهد شد که خلاف فرض است‌‌؛ زیرا ممکن الوجود و محدود تنها می‌تواند به ممکن و محدود احاطه علمی پیدا کند. در برخی روایات آمده است: «لَیْسَ لَهُ حَدٌّ یُنْتَهَى إِلَى حَدِّهِ؛۲ براى او حدّى نیست که به آن حد پایان یابد».

۳. راه‌یابی اجزا و ترکیب به ذات الهی: شناخت ذاتِ یک چیز از راه شناخت جنس و فصل است. بنابراین‌‌، شناخت ذات خداوند مستلزم این است که خداوند مرکب از اجزای عقلی باشد و این محال است.

۴. خروج از توحید: با توجه به این‌که ذات الهی از دسترس ما خارج است، تنها راه شناخت ذات خداوند این است که صورت‌ها‌یی را از مخلوقات انتزاع کنیم و این صورت‌ها‌را کاشف از ذات الهی بدانیم. این کار مستلزم خروج از توحید است؛ زیرا با این کار خداوند را به آفریدگانش همانند کرده‌ایم.

1.. كلينى،‏‏ الكافی‏،‏‏ ج۱، ص۱۰۵.

2.. همان، ص۱۴۲.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31440
صفحه از 223
پرینت  ارسال به