میرزا حبیباللّه خویی۱ و ابن میثم بحرانی۲ در توضیح و شرح این حدیث، وجه نخستین علامه مجلسی را ذکر میکنند. سرخسی در شرح این روایت میگوید:
۰.همه اشیاء غیر از خداوند حقیقتشان به وسیله حد شناخته میشود؛ حدّ هر شیْء همان ماهیت و حقیقت آن است. وقتی چیزی به حد و ماهیت شناخته شد، در واقع، به نفسه شناخته شده است نه به امر خارج از ذاتش، ولی چون خداوند به حد، قابل شناختن نیست، تنها باید از طریق استدلال بر وجودش به او پی برد.۳
بیهقی در توضیح این روایت میگوید:
۰.هر چیزی که به نفسه شناخته شود از جمله اجسام و اعراض است و در نتیجه از جمله امور محسوس خواهد بود، ولی چون خداوند محسوس نیست، به نفسه قابل شناختن نیست، بلکه باید از طریق افعالش به او علم پیدا کرد.۴
۲. امام علی علیه السلام در خطبهای میفرماید:
۰.لَیْسَ بِإِلَهٍ مَنْ عُرِفَ بِنَفْسِهِ هُوَ الدَّالُّ بِالدَّلِیلِ عَلَیْهِ وَالْمُؤَدِّی بِالْمَعْرِفَةِ إِلَیْه؛۵
1.. هاشمی خویی، منهاج البراعة، ج۱۱، ص۶۵.
2.. ابن میثم بحرانی، اختیار مصباح السالکین، ص۴۳۵؛ ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۵۳.
3.. سرخسی، اعلام نهج البلاغه، ص۱۹۸-۱۹۹.
4.. بیهقی کیذری، حدائق الحقائق، ج۲، ص۲۸۴.
5.. طبرسى، الإحتجاج، ج۱، ص۲۰۱.