73
قواعد کلامی (توحید)

این قاعده بر نفی دو حدّ تشبیه و تعطیل تأکید دارد. دلیل بر نادرست بودن تعطیل، ادله اثبات وجود خداوند مثل براهین امکان و وجوب، نظم، فطرت، حدوث، فسخ عزائم، است. براهینی که در محل خود با تقریرهای گوناگونش به اثبات خداوند پرداخته‌اند. پس براهین اثبات وجود خداوند دلایل نفی حدّ تعطیل است.

دلیل نفی تشبیه ادله توحید و یگانگی خداست که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱. بر طبق برخی آیات قرآن کریم، همچون آیه شریفه (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ)۱ و آیه (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ)۲ خداوند هیچ نظیر و مشابهی ندارد، ولی با برقراری تشبیه میان خداوند و مخلوقات، نظیر و مشابه برای او تعریف شده است.

۲. در احادیث بسیاری هر‌گونه شباهت میان خالق و مخلوق نفی شده است تا جایی که می‌توان گفت کمتر حدیثی در بحث خداشناسی یافت می‌شود که در آن به‌گونه‌ای به بحث توحید و نفی شباهت تصریح یا اشاره نشده باشد. برای روشن شدن این مطلب مروری بر کتاب التوحید شیخ صدوق، کافی است. برای نمونه به حدیثی از امام علی علیه السلام در تفسیر توحید بسنده می‌شود. آن حضرت در تفسیر توحید دو معنا را بیان و تأیید کرده‌اند:

۰.وَأَمَّا الْوَجْهَانِ اللَّذَانِ یَثْبُتَانِ فِیهِ فَقَوْلُ الْقَائِلِ هُوَ وَاحِدٌ لَیْسَ لَهُ فِی الْأَشْیَاءِ شِبْهٌ کَذَلِکَ رَبُّنَا وَقَوْلُ الْقَائِلِ إِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَحَدِیُّ الْمَعْنَى یَعْنِی بِهِ أَنَّهُ لَا یَنْقَسِمُ فِی وُجُودٍ وَلَا عَقْلٍ وَلَا وَهْمٍ کَذَلِکَ رَبُّنَا عَزَّ وَجَل؛‏۳ اما آن دو وجه که در او ثابت است یکى قول قائل است که آن جناب یکیست که او را در میان چیزها شبیه و مانندى نیست و پروردگار ما همچنین است و وجه

1.. سورۀ شوری، آیۀ ۱۱.

2.. سورۀ اخلاص، آیۀ ۴.

3.. ‌‌‌‌‌‌شیخ صدوق، التوحيد‏، ص۸۳ - ۸۴.


قواعد کلامی (توحید)
72

بگوییم چنین شخصی عقل خود را از معرفت خداوند تعطیل و فارغ کرده است. به تعبیر برخی، «عطلّوا العقول عن المعارف»،۱ اما به نظر می‌رسد این معنا از تعطیل معرفت‌شناختی به تعطیل وجود‌شناختی برمی‌گردد‌‌؛ زیرا یا عدم معرفت به خداوند یا کمالات خداوند به انکار خداوند می‌انجامد که معمولاً چنین است. این نوع تعطیل، تعطیل وجودشناختی است و یا به انکار خداوند نمی‌انجامد، مثل این‌که شخصی بگوید من می‌دانم خداوند وجود دارد یا صفت علم را دارد، اما حقیقت خداوند یا حقیقت علم را نمی‌دانم. این صورت خود دو حالت دارد: یا پیرو تعطیل، هر نوع علمی را درباره خداوند نفی می‌کند حتی علم به این‌که خداوند معدوم و جاهل و عاجز نیست؛ یا این مقدار علم را قبول دارد، اما می‌گوید کُنه ذات خداوند و علم و قدرت او را نمی‌دانم. صورت نخست ممکن نیست؛ زیرا اگر هیچ علمی به خداوند و کمالش ندارد، پس چگونه به خداوند و کمالش اعتراف می‌کند. اعتراف به وجود موجودی فرع بر نوعی معرفت - هرچند اندک - است. صورت دوم اشکالی ندارد و عقلاً و نقلاً معرفت به کنه ذات ممکن نیست؛ زیرا انسان به ذات خداوند احاطه‌ای ندارد. این مطلب در قاعده «کل معروف بنفسه مخلوق» بحث خواهد شد. بنابراین‌‌، تعطیل معرفت‌شناختی تنها صورت نخست خواهد بود که آن هم به «تعطیل وجودشناختی» برمی‌گردد.

ادله عقلی و نقلی قاعده

در این‌جا گذشته از ادله عقلی قاعده، به برخی ادله نقلی، غیر از احادیثی که خروج از حدّین را بیان کرده‌اند، می‌پردازیم.

1.. سبحانی‏‏،‏‏ ‏‏رسائل ومقالات، ج۱، ص۲۶۵.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31352
صفحه از 223
پرینت  ارسال به