محض رخ داده است و اگر گفته شود صفات خداوند حادث و متغیر است به تشبیه ختم شده است.۱
شهرستانی برای «تعطیل وجودشناسی» چهار قسم را نام میبرد:
۱. تعطیل الصنع عن الصانع
وی میگوید فکر نمیکنم کسی به تعطیل صنع از صانع معتقد باشد، مگر شمار اندکی از دهریون که آنها نیز در واقع، در اصلِ نیاز صُنع به صانع اتفاق نظر دارند، ولی در تطبیق آن خطا کرده و صانع را خود طبیعت و عوامل طبیعی قلمداد میکنند.۲
مَلَطی نیز این معنا را برای تعطیل ذکر کرده است:
۰.المعطلة: الذین یزعمون أن الأشیاء کائنة من غیر تکوین وأنه لیس لها مکون ولا مدیر وأن هذا الخلق بمنزلة النبات فى الفیافى و القفار؛۳ معطّله کسانی هستند که گمان دارند اشیاء بدون تکوین هستند و خالق و مدبّری برای آنها نیست و این خلق به منزله گیاهان در بیابان و زمین بیآب و علف است.
۲. تعطیل الصانع عن الصنع
او این قول را به دهریه که به قِدَم عالم قائلاند، نسبت میدهد. به اعتقاد دهریه، حکم به قدیم ازلی بودن عالم اقتضا میکند صانع از صنع تعطیل باشد.۴
گاه تعطیل صانع از صنع پس از آفرینش دنیا منظور است،۵ یعنی خداوند پس
1.. فخر رازى، تفسير مفاتيح الغيب، ج۲، ص۲۶۰.
2.. شهرستانى، نهاية الأقدام، ص۷۴.
3.. ملطى، التنبيه والرد، ص ۷۰.
4.. شهرستانى، نهاية الأقدام، ص ۷۶.
5.. نک: ملاصدرا، اسرار الایات، ص۵۹.