179
قواعد کلامی (توحید)

خارج از خودش شروع کند.

سپس می‌فرماید که اختراع به معنای دوم در خداوند منحصر است و هیچ فاعلی غیر خداوند مخترع نیست.

علامه حلی در تعریف اختراع می‌گوید:

۰.ما یفعل لا لمحل؛‏۱ [فعل مخترع] آن چیزی است که بدون محل ایجاد می‌شود [یعنی در هیچ محلی واقع نمی‌شود].

محی‌الدین عربی دو معنا برای اختراع ذکر می‌کند و از میان آنها تنها یکی را در مورد خداوند ممکن می‌شمارد:

۰.فإن أرید بالاختراع حدوث المعنى المخترع فی نفس المخترع - وهو حقیقة الاختراع - فذلک على اللّه محال وإن أرید بالاختراع حدوث المخترع على غیر مثال سبقه فی الوجود الذی ظهر فیه، فقد یوصف الحق على هذا بالاختراع۲؛ اگر از اختراع حادث شدن [و ایجاد شدن] معنای مخترع در نفس اختراع کننده اراده شود که حقیقت اختراع همین است، چنین معنایی در حق خداوند محال است و اگر از اختراع، حادث شدن مخترع بر غیر صورت و نمونه سابق اراده شود، در این صورت خداوند به وصف اختراع متصف می‌شود.

شیخ طوسی در معنای اختراع و فرق آن با ابتداع چنین می‌گوید:

۰.الفرق بین الابتداع والاختراع فعل ما لم یسبق الى مثله والاختراع فعل ما لم یوجد سبب له‏؛۳ فرق ابداع و اختراع در این است که [ابداع] انجام

1.. علامه حلى، كشف المراد، ص۳۱۴.

2.. ابن عربى، التوحيد‏، ص۱۳۸.

3.. شيخ طوسى‏، التبيان‏‏،‏‏ ‏ج۴، ص۲۲۰.


قواعد کلامی (توحید)
178

معنای واحدی دارد که بر سستی دلالت می‌کند.

زبیدی در معنای اختراع می‌گوید:

۰.واخْتَرَعَهُ‏، أَیّ الشَّیْ‏ءَ: شَقَّهُ‏ واقْتطَعَهُ؛۱ اخترع الشیْ‏ء، یعنی آن چیز را شکافت.

معنای اصطلاحی اختراع همسو با معنای لغوی آن است. ملاصالح مازندرانی می‌گوید:

۰.هو الّذی یخترع الشی‏ء لا عن شی‏ء للدلالة على أنه خلقهم لا عن مادة ولا عن مثال سابق؛۲ خداوند همان کسی است که اشیاء را ایجاد می‌کند، ولی نه از چیز [سابق] تا دلالت کند بر این‌که آنها را بدون ماده و مثال و نمونه قبلی خلق کرده است.

سید مرتضی برای واژه اختراع دو تعریف را بیان می‌کند:

الف) یوصف تعالى بأنه «مخترع»، لأن فائدة هذا الوصف اخراج الفعل من العدم الى الوجود و هی ثابتة فیه تعالى‏؛۳ خداوند متعال با نام مخترع توصیف می‌شود؛ زیرا فایده این وصف یعنی خارج کردن فعل از عدم به عرصه وجود در مورد خداوند ثابت و موجود است.

ب) وهی ایجاد الفعل فی الغیر من غیر آلة ولا سبب؛۴ اختراع، ایجادِ فعل در دیگری است بدون بهره‌گیری از وسیله و سبب. و در جای دیگر می‌گوید: الاختراع ابتداء القادر الفعل لا فی نفسه؛‏۵ اختراع آن است که قادر فعل را در

1.. زبيدی، تاج العروس،‏‏ ج۱۱، ص۹۱.

2.. مازندرانى‏، شرح أصول الكافی‏‏،‏‏ ‏‏ج۱۲، ص۲۰۴.

3.. سید مرتضى‏، الذخيرة، ص۵۹۱.

4.. همان، ص۵۹۲.

5.. سید مرتضى‏، رسائل‏‏،‏‏ ‏ج۲، ص۲۶۲.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31492
صفحه از 223
پرینت  ارسال به