137
قواعد کلامی (توحید)

المَخلوقِ، ولَیسَ اللّه کَذلِکَ؛۱ گفتم: فدایت شوم! کسانى از اهل عراق، ادعا مى‏کنند که خداوند با ابزارى مى‏بیند و با ابزارى دیگر مى‏شنود، فرمود: «نادرست گفته و کفر ورزیده و تشبیه کرده‏اند. خداوند والاتر از این است. او شنوا و بیناست، با همان که مى‏شنود، مى‏بیند و با همان که مى‏بیند، مى‏شنود» گفتم: آنان، او را آن‌‌گونه که خود مى‏فهمند، بینا مى‏پندارند، فرمود: «خداوند، والاست. چیزى به فهم مى‏آید که مانند آفریده‏هاست و خداوند چنین نیست».

ملاصدرا در شرح این روایت، می‌گوید:

۰.این روایت بر اتحاد صفات الهی با ذاتش از جهت مصداقی دلالت می‌کند و این مطلب همان دیدگاه حکمای پیشین و پیروان لاحقشان است. ابن سینا، می‌گوید: خداوند متعال از جهت صفت هیچ کثرتی ندارد؛ زیرا هر صفتی در صحنه وجود، عین صفت دیگر است پس حیاتش عین قدرتش است و قدرتش عین حیات و هکذا نسبت به دیگر صفات.۲

در نقد این سخن باید گفت حدیث هرگونه دوئیت و ثنویت صفات و ذات را انکار می‌کند، چه ثنویت مفهومی و چه ثنویت مصداقی. گذشته از این، مفهوم از مصداق حکایت می‌کند و ثنویت مفهومی حکایت از ثنویت مصداقی دارد، مگر این‌که مفهوم حاکی و کاشف از واقع نباشد که این مفهوم اساساً صفت و معرفت صفتی نیست و خارج از بحث است. بنابراین‌‌، حدیث دلالت بر نفی صفات ذاتی، به معنای دقیق کلمه و اثبات نیابت ذات از صفات دارد.

1.. کلینی، الكافی‏،‏‏ ج۱، ص ۱۰۸؛ شیخ صدوق، التوحيد‏، ص۱۴۴؛ طبرسی، الإحتجاج،‏‏ ج۲، ص ۱۶۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار‏،‏‏ ج۴، ص ۶۹؛ همچنین، نک: کلینی، الكافی‏،‏‏ ج۱، ص۸۳ و‌ ۱۰۹؛ شیخ صدوق، التوحيد‏، ص۱۴۴.

2.. ملاصدرا، شرح أصول الكافی‏‏،‏‏ ‏‏ج۳، ص۲۲۱.


قواعد کلامی (توحید)
136

دلالت دارد، ولی در این‌که آیا صفت عین ذات الهی است و یا ذات قائم مقام صفات است و یا این‌که این صفات اموری اعتباری هستند، نص و دلالتی ندارد؛ هرچند از میان این سه احتمال می‌توان گفت روایات در دو احتمال نخست (عینیّت ذات و صفت و نیابت ذات از صفت) ظهور دارند، نه در احتمال سوم (اعتباری بودن صفات).۱

ولی قاضی سعید قمی - برخلاف علامه مجلسی - معتقد است که این روایت، افزون بر این‌که زیادت صفات بر ذات را باطل می‌شمارد، عینیّت ذات و صفات را نیز رد می‌کند. او می‌گوید:

۰.این خبر کمر ملحدان در اسماء و صفات را می‌شکند، اما در مورد اشاعره که امر واضح است؛ چون آنها می‌گویند خداوند عالم به علم زائد بر ذات و خارج از ذات می‌دانند، اما نسبت به عینیّت ذات و صفات بدین معنا که خداوند عالم به علمی است که این علم عین ذاتش است باید گفت: خبر مطلق است و مقید نشده است به علمی که غیرش باشد. افزون بر این‌، همان مفسده تعدد آلهه در این‌جا نیز جاری است؛ زیرا این صفات جملگی مفاهیم ثبوتی هستند، پس این مفاهیم باید در ضمن افرادشان - ولو به نحو عینیّت - وجود داشته باشند که مستلزم تعدد قدماست.۲

سؤال و جواب محمد بن مسلم با امام باقر علیه السلام چنین است:

۰.جُعِلتُ فِداکَ یَزعُمُ قَومٌ مِن اهل العِراقِ أَنَّهُ یَسمَعُ بِغَیرِ الَّذی یُبصِرُ، ویُبصِرُ بِغَیرِ الَّذی یَسمَعُ! قالَ: فَقالَ: کَذَبوا وأَلحَدوا وشَبَّهوا؛ تَعالَى اللّه عَن ذلِکَ، إِنَّهُ سَمیعٌ بَصیرٌ، یَسمَعُ بِما یُبصِرُ، ویُبصِرُ بِما یَسمَعُ قالَ: قُلتُ: یَزعُمونَ أَنَّهُ بَصیرٌ عَلى ما یَعقِلونَهُ قالَ: فَقالَ: تَعالَى‏اللّه! إِنَّما یُعقَلُ ما کانَ بِصِفَةِ

1.. علامه مجلسی، بحار الأنوار‏،‏‏ ج۴، ص۶۲.

2.. قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق‏‏،‏‏ ‏ج۲، ص۴۶۸.

  • نام منبع :
    قواعد کلامی (توحید)
    سایر پدیدآورندگان :
    رضا برنجکار و مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 31556
صفحه از 223
پرینت  ارسال به