من با عنوان طب اسلامي مخالف هستم. يعني بنده نمیپذیرم كه هدف دين و شريعت در درانداختن نظامي بهعنوان نظام پزشكي باشد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، به نقل خبرگزاری رضوی، حجت الاسلام سيدمحمدكاظم طباطبايي، رئيس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث در مورد طب سنتی و یا طب اسلامی اینچنین اظهار داشت: من با عنوان طب اسلامي مخالف هستم. يعني بنده نمیپذیرم كه هدف دين و شريعت در درانداختن نظامي بهعنوان نظام پزشكي باشد. نظام سلامت و پزشكي هدف شريعت اسلام نبوده است اگر هدف دين اين باشد كه نظام سلامت و پزشكي هم طراحي كند، پس بايد در مورد تشخيص بیماریها، علل امراض و... دستورالعمل كامل داشته باشد كه بيماري را چگونه میتوان شناخت و درمان كرد (و حال اينكه در مرويات ما چنين چيزي نيست). اما مرحوم علامه طباطبايي عقيده دارند كه وظيفه دين هدايت است. پس مبناي ما اين است كه دين متكفل هدايت است و لا غير.
بين سنت و حديث، تفاوت وجود دارد سنت يعني « ما صدر عن المعصوم علیهالسلام» و حديث يعني «گزارش سنت». تفاوت حجيت در سنت و حديث اين است كه سنت چون واسطه نقل ندارد و در مقام مشافهه است، حجت است اما حديث چون واسطه در نقل دارد، حجت بودنش به وثوق مخبرين است.
درمجموع در شيعه حدود ۴۰۰ كتاب حديثه داريم كه از اعتبار يكسان برخوردار نيستند. اگر كسي بخواهد وارد حوزه منابع حديثي شيعه شود بايد واقعاً منابع و مصادر حديثي شيعه را بشناسد. بنابراين اگر كسي بگويد من علاقه به طب اسلامي دارم و مثلاً كتاب طب الائمه ابن بسطام را ديدم و ازآنجا حديث نقل كنم يا مثلاً در كتاب كافي فلان روايت طبي هست و ازآنجا روايت نقل كنم، اين دو كتاب خيلي باهم تفاوت دارند و اصلاً نمیشود با همه منابع حديثي با يك حد اعتبار نگاه كرد.
عدهای آمدند نزد امام علي علیهالسلام و گفتند كه چرا شما محاسنتان را خضاب نمیکنید درحالیکه پيامبر صلیالله عليه و آله فرمودند: «همه محاسن خود را خضاب كنند». امام علي علیهالسلام فرمودند: پيامبر ص در دو جا فرمودند محاسن را خضاب كنيد، يكي درزمانی بود كه آمدند مدينه و چون محاسن بلند و سفيد نماد یهودیها بود فرمودند همه محاسن را خضاب كنند تا شباهت به یهودیهاي نداشته باشيد. مرتبه دوم در جنگ بدر بود كه حضرت فرمود براي رعب دشمن كه سپاه اسلام سپاه جوان به نظر بيايد همه محاسن را رنگ كنند. درواقع امام علي علیهالسلام با اين حديث میفرمایند كه اين روايت قضاياي خارجيه و شخصيه است نه حقيقيه. يعني مختص آن دو مورد بوده است و استحباب عمومي ندارد.
ما در موسسه دارالحديث يك مجموعهای گرداوري كرديم كه روايات صحيح و غير صحيح را جمعآوری كرديم. حدوداً ۶ هزار روايت غیرتکراری در حوزه طب داريم. البته فارغ از مستند بودن و یا نبودن و يا درست و غلط بودن اين روايات. يعني ۶ هزار روايت طبي بهصورت كلي در حوزه طب موجود است. از اين ۶ هزار روايت طبي حدود ۱۵ درصدش سنددارد. يعني كمتر از هزار روايت است كه سنددارد بازهم فارغ از سند معتبر و غير معتبر. بلكه بهصورت عمومي كمتر از هزار روايت طبيِ سنددار داريم. پس نزديك به ۸۵ درصد روايات باب طب اساساً سند ندارد. خب از اين تعداد كمتر از هزار روايت حدود ۵ درصد، سند صحيح دارند. يعني از كل روايات پزشكي كمتر از ۵ درصد آن سند معتبر دارد و معمولاً اين احاديث هم در كتاب كافي است. اين ۵ درصد هم عموماً در مورد خواص خوراکیهای هستند يعني نه در تشخيص بيماري فایدهای دارد و نه در درمان فایدهای دارد.
اگر بخواهيم سند محور بحث كنيم به اين تعداد روايت بيشتر نمیرسد. البته ما راههایی غير از سند هم براي اعتبار سنجي روايات طبي داريم. در مورد گستره روايات پزشكي ما روايات متنوع در مورد درمان امراض بسيار كم داريم و اتفاقاً درمجموع روايات، اندکترین روايات در مورد درمان است و بيشتر روايات در باب خواص خوراکیها و يا دستورات عمومي سلامتي و پيشگيري از درمان است.
يعني در روايات ما از ۶ هزار روايتي كه موجود است اگر بخواهيم روايات معتبري كه مربوط به بحث درمان امراض است را جدا كنيم كمتر از يك درصد است يعني كمتر از ۶۰ روايت در حوزه درمان داريم. حالا مشاهده میکنید كه چرا بنده ميگويم ما طب اسلامي نداريم! چون وظیفهی دين اين نيست كه بيايد درمان جسم مردم را به عهده بگيرد.