۳ / ۳ ـ ۶
دعا براى ياريجويى در كار فرمانروايى
۴۳۱۷.امام على عليه السلام :بار خدايا ! من بنده و ولىّ توام . مرا برگزيدى و به من رضايت دادى . بلندم كردى و به آنچه كه از مقام اوصياى خود و جانشينى اوليايت به من به ارث رساندى، كرامتم بخشيدى و مرا بى نياز از مردم و آنان را نيازمند به من در كار دين و دنيايشان قرار دادى . به من عزّت دادى و بندگان را در برابرم فروتن ساختى. در دل من نور خويش را نهادى و به غير خودت محتاجم نساختى . به من و به وسيله من ، نعمت دادى و جز خود ، منّت هيچ كس را بر من ننهادى و مرا براى زنده كردن حقت و گواهى بر بندگانت و خشنود شدن به خاطر خشنوديت و خشم گرفتن براى خشمت و جز حق ، سخن نگفتن و جز راست بر زبان نراندن به پا داشتى .
۴۳۱۸.امام على عليه السلام :پيامبر خدا ـ كه درود خدا بر او و بر اهل بيت او باد ـ ،اين دعا را به من آموخت. به من فرمان داد كه آن را در هر زمان و در هر سختى و آسانى ، نگه دارم و آن را به جانشين خودم آموزش دهم و به من دستور داد در طول زندگى ام از آن جدا نشوم تا فردا خداوند را با اين دعا ملاقات كنم و به من فرمود : در صبحگاهان و شامگاهان ، اين دعا را بخوان كه گنجى از گنج هاى عرش است... :
به نام خداوند بخشنده مهربان . سپاسْ خدايى را كه خدايى جز او نيست ؛ پادشاه آشكار كننده و مدبّر بى دستْ يار ؛ آن كه با هيچ بنده اى مشورت نمى كند ، اوّل بى تغيير ، و باقىِ پس از فناى خلق، داراى پروردگارى اى بزرگ، نورِ آسمان ها و زمين ها، خالق و ايجاد كننده آن دو .
بى هيچ ستونى ، آسمان و زمين را آفريد و بين آن دو جدايى افكند . آن گاه ، آسمان ها مطيع فرمان او سامان يافتند و زمين ها با ميخ هايشان (يعنى كوه ها) بر روى آب ، استقرار پيدا كردند . آن گاه پروردگارمان بر آسمان هاى بالا ، مسلّط شد . «خداى رحمان بر عرش ، استيلا يافته است. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو است و آنچه زير خاك است، از آنِ اوست» .
من گواهى مى دهم كه تو، خدايى هستى كه براى آنچه تو نهاده اى ، از بين بَرَنده اى نيست ، و از آنچه مى بخشى ، منع كننده اى نيست و براى آنچه منع كرده اى،دهنده اى نيست.
تو خدايى . جز تو خدايى نيست . تو بودى ، آن گاه كه آسمانى برافراشته، زمينى گسترده، خورشيدى نوربخش، شبى تاريك، روزى روشن، دريايى ژرف، كوهى استوار، ستاره اى رونده، و ماهى نوردهنده نبود ؛ هنگامى كه بادى نمى وزيد، ابرى نمى باريد، برقى نمى درخشيد ، رعدى تسبيحگو نبود، زنده اى نفس نمى كشيد، پرنده اى نمى پريد، آتشى افروخته نمى شد و آبى جريان نداشت.
پيش از هر چيزى بودى و به هر چيزى هستى بخشيدى ، بر هر چيزى توانا بودى ، همه چيزها را پديد آوردى، بى نياز ساختى و نيازمند كردى، ميراندى، زنده كردى، خنداندى و گرياندى و بر عرش ، استيلا يافتى . خدايا! بزرگ و متعالى هستى .
تو خدايى هستى كه خدايى جز تو نيست؛ آفريننده اى هستى كمك رسان . فرمانت غالب، دانشت نافذ، نيرنگت ناشناخته ، وعده ات راست، سخنت حق، حُكمت داد، كلامت هدايت، وحيَت نور، رحمتت گسترده، گذشتت بزرگ، فضلت بسيار ، بخششت فراوان، ريسمانت استوار، قدرتت آماده، پناهت عزيز، عذابت سخت ، و مكرت كارساز است .
تو ـ اى پروردگار ـ دادسراى هر شكايتى، حاضرِ هر جمعى، گواه هر سخن درگويش ، نهايت هر نيازى، گشاينده هر غمى، بى نيازى هر نيازمندى، پناه هر فرارى اى و امان هر بيمناكى . پناهگاه ضعيفان، گنج نيازمندان، غم گشاى غمباران، و ياور صالحانى . اين ، خداى ماست و جز او خدايى نيست.
از بندگانت ، هر آن كه به تو تكيه كرد ، او را بسنده شدى و تو پناه كسى هستى كه به تو پناه جُسته و در پيشگاهت فروتنى و زارى كرده است . پناه آنى كه به تو پناه جسته است ، و ياور آن كه از تو يارى خواسته است . گُناه آن را كه در پيشگاهت استغفار كرده ، مى بخشى، جبّارِ جباران ۱ ، رئيسِ رئيسان ، بزرگِ بزرگان، سرورِ سروران، مولاىِ مولايان، فريادرسِ يارى خواهان ، رهايى دهنده غمباران، پاسخ دهنده دعاى گرفتاران، شنونده ترينِ شنوندگان ، بيناترينِ نظاره گران، داورترينِ داوران، زودحسابرس ترين حسابگران، مهربان ترينِ مهربانان، بهترينِ گذشت كنندگان، برآورنده نياز مؤمنان ، و كمك رسانِ خوبانى.
تو خدايى . خدايى جز تو نيست ، اى پروردگارِ جهانيان! تو خالقى و من مخلوقم، تو مالكى و من مملوكم، تو پروردگارى و من بنده ام، تو روزى دهنده اى و من روزى داده شده ام، تو دهنده اى و من درخواست كننده ام، تو بخشنده اى و من بخيلم ، تو قوى اى و من ضعيفم، تو عزيزى و من خوارم، تو بى نيازى و من نيازمندم، تو سرورى و من بنده ام، تو بخشنده اى و من خطا كارم، تو دانايى و من نادانم، تو بردبارى و من عجولم، تو رحمانى و من رحمت شده، تو عافيت بخشى و من گرفتارم، تو پاسخ دهنده اى و من بى چاره ام .
گواهى مى دهم كه تو خدايى و خدايى جز تو نيست، اى آن كه به بندگانت ، بدون درخواست ، مى دهى! گواهى مى دهم كه تو خدايى يگانه و يكتايى، تنهاى صمدِ بى تا ، و بازگشت به سوى توست. درود خدا بر محمّد و اهل بيت پاك و طاهر او باد!
گناهان مرا ببخش، زشتى هايم را بپوشان، و از پيش خود ، رحمت و روزى فراوانى برايم بگشا ، اى مهربان ترينِ مهربانان! و سپاسْ خدايى را كه پروردگار جهانيان است. خدا ما را بس است و نيكو وكيلى است ، و قدرت و توانى جز به كمك خداى بلندْمرتبه بِشْكوه نيست .