ز ـ هنگامى كه به خورشيد مى نگريست
۴۴۱۸.امام على عليه السلامـ هنگامى كه به خورشيد مى نگريست ـ: اى خورشيد نوتصوير! اى معجزه تقدير! اى آن كه براى بهره گيرى ساكنان شهرها ، چراغى براى ديدن ، قرار داده شده است! طلوع تو زندگى و غروب تو مرگ است . هرگاه طلوع كنى ، براى كار بزرگى است و هر زمان برگردى ، به جايى محفوظ برمى گردى . از آن كس كه آسمان را به وسيله تو آراسته ، و به تو لباس نور پوشانده، پايه هاى طلوع گاه را براى تو شكافته ، و با نور درخشان ، تو را پوشانده است ـ به گونه اى كه هيچ چيز بر تو اِشراف پيدا نمى كند ، جز آن كه از بين مى رود ، و انسانى با تو روبه رو نمى گردد ، جز آن كه مى سوزد ـ ، در خواست مى كنم كه [ بركت ] به وجود تو به ما سلامت و دفع گرفتارى ، بازگشت غريبان ما و گشايش ناراحتى ها را ببخشد، ما را از لغزش و پيروى هوس و همراهى با پستى نگه دارد، و بر ما با طولانى ترين عمر و بهترين عمل ، منّت نهد و تو را براى سرنوشت جديد و خوش بختى قرار دهد كه در آن به ما لباس سلامت بخشد و براى ما دفع كيفر را ضمانت كند.
بار خدايا ! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست ، و نعمت هايت را كه به ما دادى بر ما كامل كن ، و بخشش هايى را كه براى ما در نظر گرفتى ، نگه دار . تو صاحب احسان و بخشنده بخشش هايى، بسيار قدرتمندى و هر چه بخواهى ، انجام مى دهى .
و سپاسْ خدايى را كه پروردگار جهانيان است كه او ما را بَسنده و بهترين وكيل است.