۴۷۳۳.نثر الدّرـ به نقل از محمّد بن حنفيّه ، در وصف امام على عليه السلام ـ: هرگاه سخن مى گفت ، بر حريفانْ غالب مى شد ، و هرگاه ضربه مى زد ، كار را تمام مى كرد.
۵ / ۷
جنگجوى بى بديل
۴۷۳۴.النهايةـ به نقل از ابن عبّاس ، در توصيف على عليه السلام ـ: هيچ جنگجويى را مانند او نديدم كه به جنگاورى معروف و به فنون جنگ آشنا باشد.
۴۷۳۵.وقعة صِفّينـ به نقل از معاويه ـ: به خدا سوگند ، پسر ابو طالب ، به جنگ هيچ كس نرفت ، مگر آن كه زمين را از خونش سيراب ساخت.
۴۷۳۶.المناقب ، خوارزمى :گروهى از سران بنى اُميّه پيش معاويه گِرد آمده بودند و از دليرى على عليه السلام و دليرى مالك اشتر ، حرف مى زدند . عُتْبة بن ابى سفيان گفت : اشتر ، شجاع است ؛ امّا على در شجاعت، هيبت و قدرت ، بى نظير است.
۴۷۳۷.شرح نهج البلاغة :روزى معاويه چشم گشود و ديد كه عبد اللّه بن زبير ، پايين پايش بر روى تختْ نشسته است. معاويه نشست.
عبد اللّه ، شوخى كنان گفت : اى اميرمؤمنان! اگر مى خواستم تو را بكُشم ، مى كشتم .
معاويه گفت : اى ابو بكر! براى ما شجاع شده اى؟!
گفت : چه طور شجاعت مرا انكار مى كنى ، در حالى كه در جنگ ، برابر على بن ابى طالب ايستادم .
معاويه گفت : اگر چنين بود ، او حتما تو را و پدرت را با دست چپ مى كشت ، در حالى كه دست راست او ، همچنان خالى بود و به دنبال كسان ديگرى بود كه مى خواست هلاك كند!