۴۶۸۵.دلائل النبوّةـ به نقل از محمّد بن كعب ، در يادكرد جريان صلح حُدَيبيّه ـ: صلح نامه نويس پيامبر خدا در اين صلح ، على بن ابى طالب عليه السلام بود. پيامبر خدا فرمود : «بنويس! اين ، چيزى است كه محمّد بن عبد اللّه ، بر آن اساس با سهيل بن عمرو ، صلح مى كند».
على عليه السلام كُندى به خرج مى داد و از اين كه جز «محمّد ، پيامبر خدا» بنويسد، امتناع مى كرد .
پيامبر خدا فرمود : «بنويس! براى تو هم چنين چيزى پيش خواهد آمد و تو آن را در حالى كه مظلوم هستى ، خواهى پذيرفت».
۴۶۸۶.شرح نهج البلاغةـ به نقل از ابو سعيد خُدْرى ـ: روزى پيامبر خدا براى على از مشكلاتى كه او بعد از پيامبر با آنها گرفتار خواهد شد ، ياد كرد و بسيار گفت .
على عليه السلام گفت : تو را به حقّ خويشاوندى سوگندت مى دهم ـ اى پيامبر خدا ـ از خدا بخواه كه پيش از تو مرا به پيشگاه خود ، فرا خوانَد.
پيامبر خدا فرمود : «چگونه از اجل معيّن ، از او درخواست كنم؟» .
على عليه السلام گفت : اى پيامبر خدا! بر چه پايه اى با كسانى كه به من فرمان دادى با آنها بجنگم، جنگ كنم؟
فرمود : «به خاطر بدعت هايى كه در دين ، ايجاد مى كنند».
۴۶۸۷.شرح نهج البلاغة :ابو جعفر اسكافى نيز روايت كرده كه پيامبر صلى الله عليه و آله به خانه فاطمه عليهاالسلام وارد شد و ديد كه على عليه السلام خوابيده است . فاطمه عليهاالسلام رفت كه بيدارش كند. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «رهايش كن . او پس از من بى خوابىِ بسيارى خواهد كشيد، و به خاطر او ، ستم بر اهل بيت من بسيار سخت خواهد بود» .
فاطمه عليهاالسلام گريست. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «گريه نكن . شما دو نفر با منيد و پيش من در جايگاه كرامت هستيد».