293
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10

۳ / ۵

پيشواى مستضعفان

۳ / ۵ ـ ۱

همسنگ كردن خويش با ناتوان ترين ها

۴۵۰۳.امام على عليه السلام :خداوند ، مرا پيشواى بندگانش قرار داده است و بر من واجب كرده كه خودم، خوردنم، نوشيدنم و پوششم را به قدر ناتوان ترينِ مردم قرار دهم تا ندار به نادارى ام اقتدا كند و ثروت ثروتمند ، او را سركش نسازد.

۴۵۰۴.الكافىـ به نقل از صالح بن ابى حمّاد و احمد بن محمّد و ديگران ، درباره امام على عليه السلام در جريان انتقاد ايشان از عاصم بن زياد ، كه لباس درشت پوشيده و از اجتماع ، دورى گزيده بود و برادرش ربيع بن زياد ، شكايت او را نزد على عليه السلام برده بود كه به خاطر اين رفتار ، خانواده اش را غمگين و فرزندانش را محزون ساخته است ـ: [ فرمود :] «عاصم بن زياد را نزد من بياوريد».
او را آوردند. هنگامى كه او را ديد ، با او ترش رويى كرد و به وى فرمود : «از خانواده ات شرم نمى كنى؟ به فرزندانت رحم نمى كنى؟ آيا مى پندارى كه خداوند ، پاكى ها را براى تو حلال شمرده ، ولى از اين كه از آنها استفاده كنى ، ناخشنود است؟! تو نزد خداوند ، كوچك تر از اين هستى .
آيا خداوند نمى گويد : «و زمين را براى مردم نهاد. در آن، ميوه است و نخل ها با خوشه هاى غلاف دار» ؟ آيا خداوند نمى گويد : «دو دريا را [به گونه اى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند . ميان آن دو ، حدّ فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند» تا آن جا كه مى گويد : «از هر دو [ دريا ]مرواريد و مرجان برآيد» ؟
به خدا سوگند ، به كار بردن عملى نعمت هاى خداوند ، پيش او محبوب تر از به كار بردن زبانى آنها است و خداوند متعال مى فرمايد : «و از نعمت پروردگار خويش [ با مردم ] سخن گوى» ».
عاصم گفت : اى امير مؤمنان! پس چرا تو در غذا خوردنت ، به غذاى دشوارخوار و در لباس پوشيدنت ، به لباس خشنْ بسنده كرده اى؟
فرمود : «واى بر تو! خداوند عز و جل بر پيشوايان حق ، واجب ساخته كه خود را همسنگ ناتوان ترينِ مردم سازند تا فقرِ تهى دست ، وى را به هيجان نياورد و به شورش وا ندارد».


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10
292

۳ / ۵

إمامُ المُستَضعَفينَ

۳ / ۵ ـ ۱

تَقديرُ نَفسِهِ بِضَعَفَةِ النّاسِ

۴۵۰۳.الإمام عليّ عليه السلام :إنَّ اللّهَ جَعَلَني إماما لِخَلقِهِ ؛ فَفَرَضَ عَلَيَّ التَّقديرَ في نَفسي ومَطعَمي ومَشرَبي ومَلبَسي كَضُعَفاءِ النّاسِ ؛ كَي يَقتَدِيَ الفَقيرُ بِفَقري ، ولا يُطغِيَ الغَنِيَّ غِناهُ . ۱

۴۵۰۴.الكافي عن صالح بن أبي حمّاد وأحمد بن محمّد وغيرهما عن الإمام عليّ عليه السلامـ فِي احتِجاجِهِ عليه السلام عَلى عاصِمِ بنِ زيادٍ حينَ لَبِسَ العَباءَ وتَرَكَ المُلاءَ ، وشَكاهُ أخوهُ الرَّبيعُ بنُ زِيادٍ أنَّهُ قَد غَمَّ أهلَهُ ، وأحزَنَ وُلدَهُ بِذلِكَ ، فَقالَ عليه السلام ـ: عَلَيَّ بِعاصِمِ بنِ زيادٍ . فَجيءَ بِهِ ، فَلَمّا رَآهُ عَبَسَ في وَجهِهِ ، فَقالَ لَهُ : أ مَا استَحيَيتَ مِن أهلِكَ ؟ أ ما رَحِمتَ وُلدَكَ ؟ أ تَرَى اللّهَ أحَلَّ لَكَ الطَّيِّباتِ وهُوَ يَكرَهُ أخذَكَ مِنها ؟ أنتَ أهوَنُ عَلَى اللّهِ مِن ذلِكَ ! أ وَلَيسَ اللّهُ يَقولُ : «وَالأَرْضَ وَضَعَهَا لِلأَنَامِ * فِيْهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الأَكْمَامِ» ۲ أ وَلَيسَ اللّهُ يَقولُ : «مَرَجَ البَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ» ۳ إلى قَولِهِ : « يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللؤلُؤُ وَالمَرْجَانُ» ۴ ؟ فَبِاللّهِ لَابتِذالُ نِعَمِ اللّهِ بِالفَعالِ أحَبُّ إلَيهِ مِنِ ابتِذالِها بِالمَقالِ ، وقَد قالَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ : «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث» ۵ .
فَقالَ عَاصِمٌ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَعَلامَ اقتَصَرتَ في مَطعَمِكَ عَلَى الجُشوبَةِ ، وفي مَلبَسِكَ عَلَى الخُشونَةِ ؟
فَقالَ : وَيحَكَ ! إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ فَرَضَ عَلى أئِمَّةِ العَدلِ أن يُقَدِّروا أنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ ؛ كَي لا يَتَبَيَّغَ ۶ بِالفَقيرِ فَقرُهُ . ۷

1.الكافي : ج۱ ص ۴۱۰ ح ۱ عن حميد وجابر العبدي ، بحار الأنوار : ج۴۰ ص ۳۳۶ ح ۱۷ .

2.الرحمن : ۱۰ و ۱۱ .

3.الرحمن : ۱۹ و ۲۰ .

4.الرحمن : ۲۲ .

5.الضحى : ۱۱ .

6.تَبيَّغَ به : هاجَ به (لسان العرب : ج ۸ ص ۴۲۲ «بيغ») .

7.الكافي : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۳ ، نهج البلاغة : الخطبة ۲۰۹ ؛ ربيع الأبرار : ج ۴ ص ۸۶ وليس فيه «كي لا ...» ، المعيار والموازنة : ص ۲۴۳ كلّها نحوه وراجع الاختصاص : ص ۱۵۲ وتذكرة الخواصّ : ص ۱۱۱ و ۱۱۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 33336
صفحه از 600
پرینت  ارسال به