ه ـ دعاى امام براى گم راهان
۴۴۶۲.امام على عليه السلامـ هنگامى كه شنيد گروهى در زمان جنگ صِفّين ، شاميان را دشنام مى دهند ـ: من دشنام دادن را بر شما نمى پسندم ؛ ولى اگر كردار آنان را بيان كنيد و حالشان را ياد كنيد ، در سخن ، درست تر و در معذور بودن ، رساتر خواهد بود . به جاى دشنام دادن بگوييد: «بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن ، و بين ما و آنان را آشتى ده ، و از گم راهى هدايتشان كن تا هر كه حق را نمى شناسد ، آن را باز شناسد ، و هر كه به گم راهى و تجاوزْ سخن مى گويد ، از آن ، باز ايستد».
۴۴۶۳.وقعة صِفّينـ به نقل از عبد اللّه بن شريك ـ: حُجْر بن عَدى و عمرو بن حَمِق ، لعن و بيزارى از اهل شام را آشكارا بيان مى كردند . على عليه السلام كسى را نزد آنان فرستاد كه از آنچه از آنها شنيده ، باز ايستند. آنان به نزد على عليه السلام آمدند و گفتند: اى اميرمؤمنان! آيا ما بر حق نيستيم؟
فرمود : «چرا» .
گفتند : آنان بر باطل نيستند؟
فرمود : «چرا» .
گفتند : پس چرا ما را از دشنام دادن به آنان ، منع مى كنى؟
فرمود : «طعن كردن و دشنام دادن را بر شما نمى پسندم كه دشنام دهيد بيزارى بجوييد؛ ولى اگر كارهاى بد آنان را بيان كنيد و بگوييد كه از جمله روش هاى آنان ، چنين و چنين است و از جمله كارهايشان چنين و چنين است ، در سخن ، درست تر خواهد بود و در معذور بودن ، بليغ تر خواهد بود ، و اگر به جاى لعن فرستادن بر آنان و بيزارى جُستن از آنان بگوييد: بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن ، و بين ما و آنان را آشتى ده ، و آنان را از گم راهى شان هدايت كن تا آن كس كه حق را نمى شناسد ، آن را باز شناسد ، و آن كس كه به گم راهى و تجاوزْ لب مى گشايد ، از آن باز ايستد ، براى من دوست داشتنى تر و براى شما بهتر خواهد بود».
گفتند : اى اميرمؤمنان! پندت را مى پذيريم و با ادب تو ، خود را مؤدّب مى كنيم.