ز ـ پيش از نماز شب ۱
۴۴۵۵.بحار الأنوارـ به نقل از المصباح ، سيّد ابن باقى ـ: امير مؤمنان ، پس از گزاردن دو ركعت نماز در دل شب و پيش از نماز شب، اين دعا را مى خواند:
«بار خدايا! دل فروتنان مشتاق توست ، و خِرَد خِردورزان به تو انس مى گيرد ، و دانايان از تو بيمناكند ، و دل كوتاهى ورزان به تو پناه مى آورد .
اى آرزوى عارفان و اميد اميدواران! بر محمّد و خاندان پاكش درود فرست ، و مرا از رسوايى هاى روز قيامت به هنگام دريده شدن پرده ها و فراهم آمدن آنچه در سينه هاست ، پناه ده ، و به هنگام ترس گنهكاران و وحشت افراطكاران، اُنسم ده، به رحمتت اى مهربان ترينِ مهربانان!
به عزّت و جلال تو سوگند كه با نافرمانى ام از تو ، مخالفت با تو را اراده نكرده ام ، و به هنگام نافرمانى كردن با جهل نسبت به جايگاه تو نافرمانى ات نكرده ام ؛ و نه به مجازات تو متعرّض بودم و نه ناظر بودن تو را كوچك مى شمردم ؛ امّا هوايم مرا وسوسه كرد و بدبختى ام بر اين كار ، كمك رساند ، و پرده اى كه بر من افكندى ، مغروم ساخت .
بنا بر اين ، به جهل خود ، تو را معصيت كردم ، و به تلاش خود ، با تو مخالفت نمودم . پس ، از هم اكنون ، چه كسى مرا از عذابت نجات خواهد داد؟ و به ريسمان چه كسى چنگ زنم ، اگر ريسمانت را از من قطع كنى؟
اى واى از ايستادن فردا در پيشگاه تو ، هنگامى كه به سبُك بالان گفته شود : در گذريد و به سنگين باران گفته شود : فرود آييد ! آيا با سبك بالان گذر خواهم كرد و يا با سنگين باران فرود خواهم آمد؟
اى واى! هر چه كهن سال تر مى گردم ، گناهانم فزون تر مى شود . چه قدر توبه كنم و چه قدر پناه جويم؟ آيا زمان آن فرا نرسيده كه از پروردگارم شرم كنم؟» .
آن گاه سجده مى كرد و سيصد بار مى گفت : «از خداوند ، طلب بخشش مى كنم و به درگاه او توبه مى كنم».