۴۷۱۰.الإرشادـ درباره على عليه السلام ـ: و نيز از نشانه هاى روشن خداوند متعال در وى ـ با وجود طول مشاركت وى در جنگ ها و حضور در ميدان هاى جنگ و شمارِ زياد دشمنان شجاع و قهرمانان آنها كه قصد وى كردند و عليه او گِرد آمدند و [ با وجود ]حيله هايشان در ترور وى و تلاشى كه در اين باره انجام دادند ـ اين است كه ، هيچ گاه به هيچ يك از آنها پشت نكرد و از برابر هيچ كدام ، فرار نكرد و از جايش تكان نخورد و از هيچ كدام از همگنانش نهراسيد و جز او ، هيچ كس در جنگ ، با دشمنى روبه رو نشد ، مگر آن كه لحظه اى پايدارى كرد و لحظه اى از او روى برگردانْد و زمانى عليه او اقدام كرد و زمانى ديگر ، باز ايستاد.
۴۷۱۱.شرح نهج البلاغة :در شجاعت ، باعث شد كه مردم ، ياد [ دليران ] پيش از او را فراموش كنند و نام كسانى را كه پس از او آمدند ، محو كرد . موقعيّت هاى وى در جنگ ، مشهور است كه تا روز قيامت، ضرب المثل است. او دليرى است كه هرگز فرار نكرد و از هيچ سپاهى نهراسيد، و در برابر جنگجويى قرار نگرفت ، مگر آن كه وى را كُشت ، و هيچ گاه ضربه اى نزد كه ضربه اوّل وى به ضربه ديگرى نيازمند باشد، و در حديث است كه ضربه هاى وى،تك بود.
هنگامى كه معاويه را به مبارزه طلبيد ـ تا مردم با كشته شدن يكى از آن دو از جنگ آسوده شوند ـ ، عمرو به او (معاويه) گفت : با تو رفتارى منصفانه دارد.
معاويه در پاسخ عمرو گفت : از زمانى كه مرا خيرخواهى كرده اى ، جز اين بار ، فريب به كار نگرفتى . آيا مرا به جنگ با ابو الحسن مى خوانى ، در حالى كه مى دانى كه او دليرِ كوبنده است؟ فكر مى كنم در انديشه حكومت شام پس از منى .
و عرب به قرار گرفتن در جنگ در برابر او افتخار مى كردند ؛ امّا افتخار اقوام كشته شدگان به دست وى ، به اين كه او كُشنده آنان است ، [ نيز ]نمونه هاى آشكار و فراوان دارد.
خواهر عمرو بن عبد وُد در سوگوارى براى برادرش مى گويد:
اگر قاتل عمرو ، غير از اين قاتل بود
تا زمانى كه زنده بودم ، همواره مى گريستم.